فراتر از دوست صمیمی p1

لایک و کامنت یادت نره 💜✨🌚

ا/ت:سلام من مین ا/ت هستم (خواهر شوگا نیستا)منو جیمین بی تی اس از بچگی با همیم و برای هم خیلی ارزش داریم من هر شب با جیمین میرم پیش اعضا تا باهم شام رو بخوریم اعضا واقعا خیلی مهربونن من همیشه به جیمین و بقیه اعضا کلی انرژی مثبت میدم و همیشه بهشون امید میدم و هیچوقت توی شرایط سخت همدیگه رو تنها نمیزاریم(سولمیت های واقعی :) )یه چند روزیه حس میکنم به جیمین حس پیدا کردم و ازش به عنوان دوست خوشم نمیاد دارم سعی میکنم ازش تا جای ممکن فاصله بگیرم تقریبا الان یه هفته ای میشه کلا از هم خبر نداریم حتی اون زنگ میزد ولی من جواب نمی‌دم جیمین:چند روزیه از ا/ت خبر ندارم و خیلی نگرانشم نمیدونم الان داره چیکار می‌کنه و یا اصلا حالش خوبه؟ ا/ت:بهتره که بهش زنگ بزنم واقعا احساس میکنم زیادی دارم نگرانش میکنم *جیمین روی مبل کلافه نشسته بود و دستش رو گذاشته بود رو سرش وقتی گوشیش زنگ خورد از جاش پیرد و وقتی دید ا/ته چشماش قلبی شد ا/ت:آلو جیمین؟ جیمین:الو ا/ت معلومه کجایی چرا جوابمو نمیدی ا/ت:ببخشید جیمین این هفته خیلی سرم شلوغ بود ولی به این معنی نیست که بهت فکر نمی‌کردم جیمین:خوشحالم که خوبی 🙂💜 ا/ت:منم خوشحالم که می‌بینمت جیمین:ا/ت باید یه چیزی بگم خب ولی لطفا ردش نکن باشه؟ ا/ت:امممم وایسا ببینم نه باید ردش کنم میکنم جیمین:ا/ت لطفا ردش نکن بزار من کامل بگم ا/ت:خبب...اکی بگو ببینم جیمین:ما تورمون تموم شده و من یه بلیط برای توکیو گرفتم که بریم ا/ت:اوکیه اولین بارمه با اعضا میریم مسافرت جیمین:ولی من فقط منظورم خودم و خودت بود به عنوان دوتا بست فرندش نباید باهم بریم دور دور؟ *وقتی جیمین گفت دوتایی ا/ت نزدیک بود قلبش بیاد توی دهنش ولی خب خودشو کنترل کرد جیمین:ا/ت خوبی؟ ا/ت:آآ اره خوبم جیمین:راستی فردا صبح زود باید بریم ا/ت:فردا؟ جیمین:اگر تلفونتو برمیداشتی وقت بیشتر داشتی فردا ساعت ۵اماده باش میام دنبالت ا/ت:اوفف...اکی جیمین شی می‌بینمت جیمین:مواظب خودت باش باییی ا/ت:باییی جیمین: در ضمن بدون من بیشتر از تو ذوق دارم ا/ت خنده ریز و صورت قرمز شده:اکی اوپا می‌بینمت😂👋 ....

ببخشید اگر کم بود فقط خواستم بد قولی نکنم به خاطر مدرسه ها یه خورده دیر شد و وقت براش ادامه دادنش نداشتم بایییییی💜💜💜💜

......