من سِلِنا مالفوی هستم خواهر کوچیک دراکو من ۱۳ سالمه کلاس شیشمم یه سال دیر رفتم مدرسه من تنها مالفویی هستم که افتادم توی ریونکلاو (همه ی مالفوی ها اسلیترینی هستن )@: این علامت یعنی تو ذهنش حرف میزنه
@:پروفسور اسنیپ جوری حرف میزد انگار دارم دروغ میگم. کلاس تموم شد، بعدش باید میرفتیم کلاس افسون . رفتم آبنبات لیمویی برداشتم ۴ تا برداشتم و خوردم ، ناگهان صدای دراکو به گوشم رسید داشت دنبالم میگشت صداشو دنبال کردم رفتم پیشش گفتم : کاریم داشتی ؟ دراکو: می خواستم ازت به پرسم که واقعا داشتی به توضیحات پروفسور اسنیپ فکر میکردی؟ گفتم: آره دراکو: الحق که ریونکلاوی هستی. @:واقعا داشت واسه همچین چیز مسخره ای دنبالم می گشت واقعا که. کلاس افسون شروع شده بود بدو بدو داشتم میرفتم تو کلاس بالاخره رسیدم . پروفسور فلیوس فلیت ویک : چه عجب خانم مالفوی رسید . گفتم : ببخشید دفعه بعدی سعی میکنم که زودتر بیام.
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
13 لایک
یعنی ادامه ندی خودم می کشمتتتت
به جان سالی جون قسم 🤣😂
تن سالی جونو (یا همون سالازار جون) رو تو گور لرزوندم🤣😂😂
زیبا بود حتما ادامه بده
ممنون که کامنت گزاشتید و لایک کردید
من آخر هفته ها مینویسم چشم ادامه میدم