تولد ۱۴ سالگی (نیروی عجیب)p.1

از زبان الکسا: +اخجووون یک هفته دیگه تولدمه اما. _امسالو باید برای تولدت بترکونییییی +حتما چرا که نه. _ راستی درباره این پسره شنیدی که وسطای سال اومد؟ + کدوم ؟ _همون که اسمش میکائله خیلی ساکِت. +آها همون که پوستش نسبتا برنزس. _آره میگن که یه چیز داره خودش که میگه آب البالوعه ولی بچه ها میگن اب البالوعه . بنظرت یکم عجیب نیس؟ _نه چرا عجیب باشه بدبخت نمیزارین اب البالوشو کوفت کنه ...________________________ مدیر-کلاس نهم ۲ همه به صف شین زووود همه به صف شدن میکائل و اما هم پشت سرم بودن . میکائیل = امم میگم از یکی از بچه ها شنیدم هفته دیگه تولدته مبارکه. +خیلی ممنون تو هم میایی.؟ =امم مزاحم نمیشم +تعارف ندارم مدیر-خب بچه ها....... _________________ زنگ آخر. +میگم اما تو میکائیل و یجوری راضیش کن بیاد تولدم به قول بچه ها یکم مرموزه میخوام ببینم چی توشه که انقد میگین. _بنظر جالب میاد اوکی. _______ خونه +عه سلام داداش گل ولی خلممممم مامان/ عه الکسا با داداش بزرگترت درست صحبت کن . +هوفففف

شب تولد ووی توی اینه خودمو دیدم یه ماکسی مشکی که تور کاری و نگین کاری شده بود با یه میکاپ ساده اما هم که از قبل توی خونمون بود و داشت به کمک مامانم خونه رو تزیین میکرد . موقع تولد عه همه اومدن بجز این میکائیل +اما امااااا _بلع؟ +چرا این میکی نیومد! _چرا برای توشد میکی؟ چمیدونم من بزور راضیش کردم عهههه اوناش وای خدا داشتن بچه ها اهنگ تولد رو میخوندن و میخواستم که شمعو فوت کنم یهو .بابا داد زد ارزو کردی؟ _اره ۱ ۲ ۳ _ففففففف(نخندین مثلا داره فوت میکنه+) وقتی داشتن کیکو میدادند میکائیل اومد کنارم و گفت _شب خوبی بود تولدت هم میارک این هم کادو فقط من یه کاری دارم باید زودتر برم کاری ندارین؟ +مامانم که داشت میومد کیکشو بده گفت: #کجا !؟ هنوز مونده ها _نه خیلی ممنون من باید برم +حالا میموندی _نه ممنون __________ صبح فردا +اوفف مامان خیلی سرم درد میکنههههه _از بس دیشب بیدار موندی . اینو بخور (استامینوفن+) وقتی که بیدار شدم سرم بشدت درد میکرد و هزارتا صدا تو سرم بود . یهو دویدم به سمت دستشویی.

لایک بالای ۵ پارت بعد

پس چرا داری بدون لایک میری بدون کامنت؟ فالو هم که هیچچچ.