(از دید تبی)
خوب راستش من حال ندارم راوی بشم پس اون قسمتی که کوتوله ها (مورگانا: دورفا منظورشه) رو ترکوندیمو به خاطر خشونت بیش از حد سانسور میکنم.(سوگند که داشت با خ.و.ن درفا زمینو آبیاری میکرد:همتون توی ج.ه.ن.م بسوزیددددد هههههههههه ساندیس:یکی گندمکو بگیره دوباره رگ ساندیسیش اوت کرد!) نورا:«حس میکنم کل خ.و.ن بدنم توی حلقمه» تبی:«بخاطر سروته بودنه مهم نیست» حدیث:«حالا چکار میخوایم کنیم؟» میبل:«میریم ومپایرا رو کله پا میکنیم•-•» کلر:«منظورش اینه با این دود زرشکی چکار کنیم؟» باران:«ازش رد میشیم😐» مورگان شوستر(دارم تاریخ میخونم😂😂😂):«نابغه کسی به جز ومپایرا نمیتونه اونجا چیزی ببینه» با این حرف مورگانا همه نگاه به سوگند کردیم.اوجورا:«ساعت من دست توعه؟» سوگ:«نععع دست من نیست.» میکا:«دروغ میگه گذاشته تو آستینش خودم دیدم از جیبت برش داشت تازه عینک کاترینو هم برداشت!» کاترین:«عینکم!» الی:«یعنی جدا به این دلیل گندمکو نگاه کردین؟... سوگند دستتو از جیب من بکش بیرون چیزی توش نیست!» میبل:«میشه برگردیم سر بحث اصلی؟...چرا کسی نظر نمیده اول بزاریم کارول رد شه اگه زنده موند ما بریم؟» کارول:«تو تا منو نکنی زیر خاک ول کن نیستی نه؟» میبل:«نه!😐» نورا:«خوب چرا نمیزاریم شب بشه؟» ساندیس:«چه فرقی داره؟» نورا:«این گاز فقط توی طول روز نشت میکنه.شب قطع میشه چون اگه ومپایرا نور مهتاب بهشون نرسه...» کاترین:«دلیلشو نخواست ول کن دیگه» نورا:«😐😐😐»
7 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
4 لایک
سلام
عيدت مبارک
خدافظ
پارت بعدو بده بیاد
مایل به بعدی؟
یا خودم مایلت کنم
د پارت بعد کو 🐶مصبببببببببببببببب
پارت ۱۰ در آندرتیل رفت بررسی🗿
*گودرت
بعد مدت هاااااا
تازه منتشر هم شده🗿🗿🗿
ولی میگما دنیا نا.بود بشه تو اون بیوی"در حال خواب" ر عوض نمی کنی. . .
از اولین باری که یادمه همین بود. . .
دقیقا 😂😂😂😂😂😂
آرهااااااا
به افتخار بازگشت ورلد واید کاترین باید پارت بعدی رو بدی زوووودددددد>>>>>:::::||||||
به افتخار اینکه امروز میخوام با بچهها بریم پارک چشم بزودی میزارم
تو نمیخوای پارت بدی آبجی؟
یکمشو نوشتم🗿
قصد پارت بعد؟
++++
اوکی
..که شب فعالیت ومپایرا شروع میشه؟
جون تو از اول همین تو ذهنم بود 😂
جواب به عکس تست:آره بده قربون دستت🗿