بچه ها حمایت ها خیلی کمه اگه همینجوری پیش بره کلا پاکش میکنم:)حقیقتا برای منم خیلی سخته بخوام توی یه روز ³ پارت بنویسم بعد شما حمایت نکنیدممنون میشم یکم درکم کنید و حمایت کنید،مرسب:)
{کوک ویو}نزدیک های عمارت وانگ بودم ک یادم اومد توی عمارت عروسی نمیگیرن،هف باید بیشتر فکر میکردم از هیونگ هام هم نمیتونستم کمک بگیرم چون مخالف کارم بودن،ک ایمیلی از طرف تهیونگ گرفتم،آدرس سالن،خدشه،تهیونگ بهترین آدمیه ک توی زندگیم دارم توی راه داشتم فکر میکردم،کار کی میتونه باشه،کی پول هارو دزدیده،نمیتونه وانگ باشه،چون من براش نهگبان گذاشتم،پس..پس کیه؟توی فکر بودم ک رسیدم و به صورت ناشناس رفتم داخل خیلی شلوغ بود هنوز ا.ت نیومده بود{ا.ت ویو}گریه میکردم ولی وانگ بدونه هیچ توجه ای به رانندگی کردنش ادامه میداد¥خفه شو دیگ{داد}،اگه هنوز به جئون امیدی باشه چی؟اگه بیاد کمکم؟اشک هام رو پاک کردم و ساکت موندم،منتظرت میمونم جئون! {کوک ویو}بالاخره ا.ت و وانگ وارد سالن شدن،از چهره ا.ت کامل مشخص بود ک گریه کرده،اومدن داخل،دوباره سرجام نشستم
وانگ حواسش به یه طرف دیگ بود،آروم یه قسمت از کلاهم رو برداشتم و توجه ا.ت رو به خدم جلب کردم ک منو دید{ا.ت ویو}با دیدن جئون بین مهمونی از خوشحالی نمیتونستم خدمو کنترل کنم،نفس عمیقی کشیدم و به جئون زل زدم ک بهم اشاره کرد،فک کنم خواست بهم بگه ک برم بیرون،خب اگه اینجوری باشه با این کفش ها چیکار کنم،خداروشکر برام بزرگ بودن،جئون از سالن رفت بیرون،کفش هامو آروم درآوردم ک کسی متوجه نشه بعد زیر لباسم قایمش کردم وانگ یکی از دوستاش رو دید ک رفت پیشش تا حرف بزنن الان بهترین فرصته به در بزرگ روبه روم خیره شدم و کل شجاعتم رو جمع کردم و دوییدم بیرون+جئوننننننننننن{کوک ویو}با دیدن ا.ت ک داشت با اون لباس و بدون کفش میدویید و منو صدا میزد ماشینو روشن کردم ک ا.ت سریع وارد ماشین شد+مرسی،مرسی،مرسییی_خواهش!+نزدیک بود_همین الانش هم افتادن دنبالمون،ولی متوجه شدی با ماشین موردعلاقت اومدم+من اون موقعه هیچی ندیدم
_خب بیخیال،حالت خوبه،اون بی همه چیز ک کاریت نکرد+جئون_عا...بله؟+اگه ت نبودی چی میشد؟_خب،دقیق نمیدونم،عه گممون کردن+عالیه،ممنونم_ازت عصبانیم+یااا،چرااا_من بهت گفتم از عمارت نرو،ولی رفتی:/+تا وقتی نامجون اونجاس من نمیام_باشه،من میبرمت+عههه_آره،باید با نامجون کنار بیایی+هففف باشه_خبه+وای تروخدا ارایشی ک برام کردنو ببینم،حالم داره بهم میخوره_حال منم بهم خورد+دستمال بدهه_بگیرر+ایشش واسا...بالاخره پاک شد!_قطعا بهتره+هییی_یه سوال+هوم؟_چرا بهم میگی جئون؟+شاید نخوای اسمتو صدا بزنم_من همچنین چیزی نگفتم+باشه جونگ کوک_کوک+با همه چی صدات میزنم خرگوش بزرگ_{خنده}+خستم_الان میرسیم+بیهوشم کردن بردنم:/_وانگ!+چی؟_هیچی هیچی+راستی فهمیدم کی پولاتو دزدیده_چییی،کیی؟+پ...پدرم_وای خدای من،باشه اتفاقی نمیوفته۰
{عمارت کوک}+ببین،ساکت شو من بازیو بردم@من یک صدم ثانیه زود تو دکمه رو زدم+ببین من زدم جناب@میتونم همین الان ¹² تا دلیل بیارم ک من بردم_بچه ها شوگا برده:|=چیشد الان؟_دستش خورده+هوی جناب منطقی بیا ببین@وااا الان ک گند زدیم+عاا دلیل بیار_ساکت شید ببینم چیشده
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
دوستان پارت ⁷ رو از صب گذاشتم منتشر نمیشه:/
دمت گرم داش
جیخخخخخخخ تر عررر ...زیباسسسسسسسسسسس
جیخخخ
چطور دلشون میاد ازین داستان فوقعلاده حمایت نکنن
مرسب ک انقدر مهربونین:)
فک نمیکنم گفتن حقیقت جزو مهربونی حساب شه
وای جیخخخخ مرسب🫂
عالییییییی
ووووو
پارت بعدیییی
مرسبببب
فرداااا
نوشتم ولی وقت نمیشه بذارمممم
اومم(:
عررر عالی پارت بعدییی
جیخخخ میوفته فردا نوشتم آمادس
گشنگ
مرسب: