سلام اینم پارت دوم
از زبان میکاسا:در خانه ی مامانی(قبلا گفتم ولی یادآوری میکنم مادر بزرگش)همش در فکر حرف های آن پیرمرد بودم بعد وقتی به خانه رسیدم خیلی خسته بودم و سریع خوابم برد صبح وقتی از خواب بیدار شدم صبحانه خوردم و سوار سرویس شدم به مدرسه که رسیدم و وارد کلاس شدم معلم هنوز نیامده بود بیش کاناتو نشستم سلام کردیم داشتیم در مورد حرف های آن پیرمرد صحبت می کردیم که معلم آمد
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
1 لایک
ایول مبینا کارت عالی هست ممنون لطفا میکاسا و کاتو عاشق هم بشوند
ممنون عزیزم حتما