دوست دارید بعد امتحاناتم داستان درباره ونزدی بنویسم اگه خوشتون میاد تو کامنت ها بگید
خلاصه :گوشی که اگزویر بهم داده بود رو روشن کردم پیام جدید برام اومده بود گوشی رو باز کردم و رو پیام کلیک کردم دوتا عکس بود یکیش عکس منو و تایلر یکیش وقتی که زیویر بهم گوشی رو داد پایینش نوشته بود تورا زیر نظر دارم 👀یدونه گیفم بود گیف کشته شدنم کدوم احمقی جرئت کرده اینا رو برام بفرسته کی منو زیر نظر داره چشمم رو به جادو دوختم تینگ گوشی رو گذاشت تو کیف ماشینی که احتمالا تایلر توش بود از کنارمون رد شد راننده از کنارش رد شد پس از چند دقیقه اون ماشین ایستاد دوباره هیولا یا تایلر ازش بیرون اومد یعنی چی هاید ها مگه توسط یکی کنترل نمیشن
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
21 لایک
هی، ماینیم'ز -سیلویا-
من یه سولوییست تازه کارم؛
و نیاز به حمایت دارم،، خوشحال میشم که فنم بشید.
و البوم جدیدمم به زودی قراره منتشر بشه!-🕊
میبی.. مایل به پین؟
بزار
چشم
واییی تروخدا ازش داستان بزار لطفا و خیلی قشنگ نوشتی بیب
چشم حتما 😊
میصیی
بزار عاشق داستانای پر رمز و رازم☺♥🎻
چشم حتما 🎻♥
تست لایک و انجام شد🐿🍢🤎
خوشحال میشم به تستام سربزنی🐢🍡💚
چشم حتما عزیزم
بزاررر
چشم ❤