سلامممممم😊 ناظر بخدا این بار هشتمه که میذارم جان من منتشرش کن 🙏🏻
ایستادم ولی برنگشتم ،یعنی ..آرسام منه ؟ ..ولی صداش ،صدای دلنشین ارسام نبود دلم طاقت نداشت ،دستام میلرزید پاهام توان وزنم رو نداشت نمیتونستم بیشتر از این تحمل کنم باید می دیدم کیه باید میفهمیدم کیه که داره با صدای آرومش بهم میگه بانوی من! کاملا چرخیدم ،ولی...ولی با یکی دیگه مواجه شدم اون ..لوئیس بود ،محافظم !آرسام من نبود ..خب دختره ی احمق معلومه که آرسام نباید باشه ،الان آرسام شده امپراطور ،دیگه آرسام تو نیست که مثل سابق بیاد و بهت سر بزنه !...اره اون دیگه آرسام تو نیست ،امپراطور یه سرزمینه !خدایا چرا ؟ ..چرا حتی نمیتونم یروز رو بدون اون بگذرونم ؟ ..خوب نبودم ،نه نبودم ! دو روز دوری ازش دیوونه ام کرده بود ..اصلا چرا وقتی داشتم محافظ انتخاب میکردم آرسام رو انتخاب کردم ..اصلا چرا عا*ش*ق*ش شدم ؟.. چرا تو خواب عمیق نرفتم ؟ ..چرا این چرا های تو ذهنم نمیذارن آروم باشم خداجونم ،مگه من چه جرمی مرتکب شدم که یروز نمیتونم آروم باشم ،من فقط یه چیزی ازت میخوام ارسامم رو بهم برگردون خدایا !خواهش میکنم ! ...گریه امونم رو بریده بود نمیتونستم نفس بکشم ،حالم خوب نبود اروم روی زمین نشستم و به هق ،هق افتادم قلبم داشت خورد میشد چرا خدا ؟اگه اون چیزیش بشه چی خدا جونم ها؟ لوئیس به سمتم اومد جلوم زانو زد دستاش رو گذاشت رو شونه ام و با صدایی که نگرانی توش موج میزد گفت:بانوی من ؟ ..حالتون خوبه ؟ ..چه اتفاقی افتاده ..چرا دارید گریه میکنید ؟ خواهش میکنم نگام کنید ،کسی بهتون چیزی گفته ؟ بانو چرا چیزی نمیگید !..لوئیس از دل بی صاحب مرده ی من خبر نداشت هیچ کس بهم چیزی نگفته بود هیچ کس جز ارسام که ترکم کرد قلبم رو نشکونده بود
7 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
6 لایک
امروز یه بار از اول داستانتو خوندم و منتظر پارت بعدم💜
سلام آجی، خوبی؟
دلم برات تنگ شده
سلام آجی جونم تو خوبی بخدا خیلی وقته تلاش میکنم پارت بدم نمیشه
پارت بعد؟
منتشر نمیشه
واییی خیلی قشنگ بوددددد
من تازه عضو تستچی شدم و اینکه از دو تا داستانت خیلی خوشم اومددددد😍😍💜💜
مرسی قشنگم ❤️😊
خیلی خوب بود💕
لطفا پارت بعدی رو خیلی عاشقانه ترش کن...
پارت بعدی بیشتر باید عررر بزنید تا اینکه بگید آخییی😁
وایییی، نگو
الان ما 27 ام این ماه مسابقات کشوری کاراته هم داریم و من یک خورده احساس میکنم نمیتونم
نه اینکه ضعیف باشم، احساس میکنم کافی نیستم، یه بغض و استرسی چند روزیه که همراهمه
استرس چیه بابا حتما موفق میشی آجی من بهترینه اینو یاد باشه 😚