
سلام کیوتا:) اینم پارت دوم داستان امیدوارم دوست داشته باشید:) کامنت و لایک=کامنت و لایک
یهو با صورت افتاد زمین😂این داره هوااااااار میزنه منم دارم میخندم😂 یهو ساعتو نگاه کردم خندمو قورت دادم :/ گفتم بلند شو بریم مدرسه خفاش شب:/ (بهش میگم خفاش شب😂) بلند شد و رفتیم لباس فرم پوشیدیم و اماده رفتن شدیم:)(تو پارت قبل عکس لباس فرماشون هست) گفتم مسابقه بزاریم اونم قبول کرد شرط گذاشتیم اگه اون برد باید براش ماشین بخرم اگه من بردم باید تا یک هفته کارامو انجام بده😈 با ۳ شماره ۱ ۲ ۳ و حرکککککککتتتتتت....
بعد از چند دقیقه من بردم (میا*لئو^) *چته خفاش شب میترسی بگم برو خودتو از بالا ساختمون پرت کن؟؟؟ ^نچ فقط منتظرم یک هفته تموم بشه همچین بلایی سرت بیارم که دیگه بری تو غار زندگی کنی😈 *عمرا هرکاری کنی جواب میگیری😒 رفتیم تو مدرسه از اون چیزی که فکر میکردم خیییییلللییییی باحال تر بود😃
رفتیم داخل و تو دفتر مدیر منتظر موندیم بعد یه زنه که فکر میکنم معاون بود گفت میتونید برید ما هم رفتیم تو کلاس و دیدیم معلم هم اونجا بود :/ معلم گفت:خب دانشجو ها اینا شاگردان جدید ما هستن لطفا خودتون رو معرفی کنید گفتم:من میا گاردنر هستم از اشنایی با شما خوشبختم:) برادرم گفت:من هم لئو گاردنر هستم از اشنایی با شما خوشبختم و رفتیم نشستیم یهووووووو
چشمم افتاد به ردیف کناری و دیدم یه پسره که پوست رنگ پریده و مو ها و چشمای قرمز داشت داره نگام میکنه یکم ترسیدم بعد دیدم معلم گفت :میا تو موهات رو رنگ کردی یا همینجوری بود؟ یه نگاه به موهام یه نگاه به پسره که داره ریز ریز میخنده فهمیدم چه دست گلی به اب دادم منم گفتم : نه نه قدرتم اینه پسره کلا دهنش بسته شد فقط انگار شکه شده بود:/ بعد فهمیدم با خودش فکر میکرد که دست و پامو گم میکنم ولی من اینجوری نیستم خیلی ریلکس و جدی ام😎
زنگ تفریح خورد و منو لئو رفتیم تو حیاط یهو یه دختره با موهای قهوه ایه روشن و چشمای قهوه ای به همراه یه پسره با موهای مشکی و چشمای مشکی اومدن سمتمون دختره:سلام من انا جیسون هستم اینم برادرم ادوارد جیسون هست من:سلام من هم میا هستم اینم برادرم لئو :) منو انا رفتیم اونور پسرا هم رفتن یه سمت دیگه که یهو انا گفت:
دختر چجوری تونستی جلوی جرج انقدر ریلکس باشی؟؟(من*انا^) *جرج کیه؟؟ ^همون مو و چشم قرمزه که سر کلاس نگاه میکرد *من همیشه راحت و جدی ام حالا مگه چی شده؟؟ ^اون قدرت کنترل ذهن رو داره میخواست ذهنت رو کنترل کنه که یه جواب اشتباه به معلم بدی ولی ممکن نیست تو و برادرت خون آشامید اون قدرتش روی گرگینه ها و خون آشام ها تاثیر میزاره فقط روی شیاطین تاثیر نمیزاره *خب من سه رگم😂گرگینه و خون آشام و شیطان ^این خیییییللللییییی باحالههههه😃😃😃 *میدونم😎 که یهوووووووووووو
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالییییییی
الان یعنی میتونه ذهن لئو رو کنترل کنه
بلی☺ همه ی خون آشام ها و گرگینه هارو میتونه کنترل کنه فقط شیاطین نمیشه😊
عالیییییی😀😀😀
جالبه پارت بعدیییییی
خوب بود پارت بعدو زود بنویس😃
دوستان من دوتا سوال دارم
تروخدا جواب بدین
سه رگه و دو رگه ینی چی؟دو رگه که رو زدم ولی گفتش یک موجودی که از دو گونه ی متفاوت بوجود بیان میگن دو رگه،مثلا باباش اسیایی باشه مامانش اروپایی،بچش میشه دو رگه،ولی مطمئن نبومد اخع اینا جادوییه و اینا
هر کی میدونه لطفا جواب بده😭
آره دورگه درسته ولی سه رگه رو آبجی ما طراحی کرده
پس پارت یک کو؟
پارت یک کجاست پیداش نکردم
پس پارت یک کو😐
نه تو پروفایلت هست نه جای دیگه ای😐
پارت اول کو