
بفرمایید پارت جدید خدمت شوما🖤
بلیط گرفتیم و منتظر موندیم تا نوبتمون بشه. خیلی شلوغ بود ولی خوشبختانه ما اولای صف بودیم. منو شوگا و تهیونگ رفتیم سوار شدیم. کم کم راه افتاد و رفت بالا. بالا و بالا و بالا و بالا و همینطور بالاتر. تاجایی که فهمیدم چه کار اشتباهی کردم که این پیشنهاد رو دادم. قیافه ی اون دوتا رو دیدم. تهیونگم مثل من بود هنوز خیلی نترسیده بود. شوگا هم که عین خیالش نبود داشت با ریلکسی تمام اسمون رو نگاه میکرد. داشتم به اونا نگاه میکردم که یهو ترن رفت پایین. دست خودم نبود چنان جیغی زدم که شوگا چشاش از جا داشت در میومد. تهیونگ هم ترسیده بود ولی به روی خودش نمیاورد. شوگا همچنان براش مهم نبود فقط از جیغ من تعجب کرده بود. رفتیم پایین و الان میخواست بره دایره ای بچرخه. با سرعت تند داشتیم میرفتیم که وقتی رسیدیم بالای دایره همونجا برعکس موندیم. من به تهیونگ و شوگا نگاه میکردم اونا هم به من. حدود چند دقیقه بگم؟ 2؟ 5؟ 10؟ همونطوری روی هوا مونده بودیم که مسئول اومد و چون دور بودیم داد زد. مسئول ترن: دستگاه خراب شده. تکرار میکنم دستگاه خراب شده. ا.ت: خب پسرا الان میخوایم چیکار کنیم؟ تهیونگ: هیچی بپریم پایین مثل قهرمانا همه رو نجات بدیم. شوگا: اهمیت نمیدم فقط با ایرپادم اهنگ گوش میدم.
ا.ت: ببین با کیا اومدیم سیزده بدر. (داستان خارجی حرفای ایرانی🤣) تهیونگ: شوگا یکی از ایرپاداتو بده به من. شوگا: نمیخوام خودت داری. تهیونگ: خب نیاوردم ایرپادمووو. شوگا: تقصیر خودته. ا.ت: 😐 تهیونگ: خو چیه؟؟؟ شوگا: خیلی این دعواها عادیه. ا.ت: خیلی رو مخمیددددد (خودت رومخی) تهیونگ: چی میخوای؟ ا.ت: میخوام ساکت بشید. شوگا: برام اهمیت نداره. ا.ت: تو چقدر بیخیالی. شوگا: مهم نیست. ا.ت: میدونی ارمیا چه لقبی بهت دادن شوگا؟ شوگا: نه نمیدونم. ا.ت: شوگولی. شوگا: واتتتتت؟؟؟؟؟؟؟؟؟ نمیخوامممممممم. ا.ت: دیگه همینه که هست باهاش کنار بیا. درحال حرف زدن بودم که یهو ترن تند شروع به حرکت کرد. به حدی تند بود که نمیدونستم همه ی اون خراب شدن ترن ها و اینا الکی بوده یا واقعی. از قیافه اون دوتا هم معلوم بود مثل من فکر میکنن. به هرحال سالم و سلامت رسیدیم پایین. ا.ت: حالت تهوع دارم. شوگا: بخاطر اینه که 20 دقیقه وارونه بودیم رو هوا. تهیونگ: اره راست میگه.
شوگا: بریم ببینیم اعضا رو پیدا میکنیم. تهیونگ: اعضا اونجا ان. شوگا: اره بیاید بیاید. وقتی رفتیم نزدیک چیزی جز ماکت اعضا رو ندیدیم. اینجا چخبره. اونا کجا هستن؟ تهیونگ: چیکار کنیم؟ شوگا: زنگ بزنیم بهشون؟ تهیونگ: فکر خوبیه. اع راستی اینجا که انتن نداره. ا.ت: باید یجایی پیدا کنم که ارتفاعش زیاد باشه تا بتونم از بالا ببینم. اها اونجا. فقط قدم نمیرسه. تهیونگ: بزار کمکت کنم. بلندم کرد و گذاشتم اون بالا. نگاه کردم اما اعضا رو پیدا نکردم. یعنی کجا بودن؟ سرم رو خم کردم که تعادم رو از دست دادم و افتادم. ترجیح میدادم بیوفتم زمین چون افتادم صاف تو بغل تهیونگ. اه چه شانسیه من دارم؟ (دلتم بخواد) چرا نمیتونم به چشماش نگاه نکنم؟ چرا نمیتونم دست از نگاه کردنش بردارم؟ این حس عجیب چیه و از کجا میاد؟؟؟؟ ایندفعه شوگا جای جونگ کوک رو پر کرد و بین صورتامون بشکن زد. شوگا: پیداشون کردی؟ ا.ت: نه هیچی پیدا نکردم و الان به معنای واقعی ما گم شدیم. توی یک مکان بزرگ پر از گروه های کیپاپ و فن ها گم شدیم.
بعله اینم پارت جدید.
گایز من هرروز یک یا دو حتی روزهای تعطیل شاید سه پارت براتون بزارم نگران نباشید. قرار شده بیشتر از ده قسمت هم ادامش بدم. خیلیاتون گمراهید شخصیت اصلی ها کین. بعد پارت 10 کاملا مشخص میشه.
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
های گایز. پارت جدیدو بهتون گفتم دیشب میزارم و گذاشتم اما نمیدونم چرا هنوزم که هنوزه ناظرا منتشرش نکردن. امروز تمام تلاشمو میکنم و در ضمن یک پارت دیگه هم نوشتم.😎
مخلص شوما می نا (مینا نیستم بخدا may na)
چرا من فکر میکنم آخر عشقش جیهوپه ولی جیهوپ نقش آخر داستانم نیست؟|=
هعیییی
عالی
توروخداااا با تهیونگ شیپش کن😭😭😭😭😭
خیلی قشنگ بود💞
دیگه دیگه😎
پارت جدید لطفااا
دارم همین الان میزارو
یا جیمین شکست عشقی میخوره یا تهیونگ😂😂ولی بنظرم بیشتر جیمینه😂👌
تئوری های خوبی دارید ها. ولی چون همتون فهمیدید داستان رو عوض کردم😎 میفهمید حالا.
عالی بودددد
تنک
معاونشم شوگاس😐😂
جررررررررر
وظیفه ی کوک؟
بشکن زدن بین ا.ت و اعضا 😂🗿
هعییی آقای پارک برو مثل ی بچهی خوب اعتراف کن میبرنشا...
🤣🤣🤣🤣🤣🤣
میشه پارت جدیدو امشب بنویسی و منتشر کنی؟
باش
فک کنم باید حرفمو پس بگیرم چون الان باید بخوابیمممم😔😂🗿