ناظر جان میشه منتشر کولی؟ 🤧🥺
سونیا: نه دیگه من واقعا اعصابم خورده اگه فردا تو دانشگاه حال این سوسک فرانسوی(ادرینا) و برادرش رو نگیرم سونیا نیستم😤. باید خیلی خوب حالش رو بگیرم جوری که خودش هم نفهمه از کجا خورده(بچه ها این صحنه رو فرض کنین سونیا یه خط کش دستشه و داره دور خونه میچرخه) _________________________________ مرینت: زمان خیلی زود تر از چیزی که فکر میکردم گذشت... از ساعت 7تا9پیش ملودی در حال سعی کردن به خون سرد بودن بودیم و9تا10رفتم کافه ی شرکت10تا4داشتم کار میکردم بالاخره اون یک ساعت اخر هم با سختی پشت سر گذاشتم وساعت پنج شد و رفتم خونه که دیدم سونیا با یه خط کش داره دوره خونه پچ پچ کنان میچرخه گفتم: دوباره میخوای فک کی رو پایین بیاری؟ گفت: سوسک فرانسوی و برادرش😤 گفتم: دردمورد ادرین تجدید نظر کن میخوام ببخشمش اخه گناه داره بعد دوسال میخوام یه شانس بهش بدم😉 سونیا: اوکی پس فکر کنم فقط فک سوسک فرانسوی رو پایین بیارم😅 مرینت: خیلی هم عالی من دخالت نمیکنم😘، راستی دلت میخواد بریم بیرون من یه کافی شاپ خوب میشناسم🍰☕ سونیا: پس به الیا هم زنگ بزن با هم بریم. مرینت: باوشه. تماس مرینت با الیا: مرینت: سلام کسی پارتی دخترونه سفارش داده بود؟ الیا: چی جدی؟ باشه من زود اماده میشم با ماشین البالوییت بیا دنبالم. مرینت: نه بابا دیگه چی؟ میخوای برات فرش قرمز هم پهن کنم؟ 😐 الیا: ممنون میشم😁 مرینت: پرو الان میام دنبالت. 🙄 الیا: اوکی بای. _______________________________ با الیا و سونیا رفتیم به یه کافی شاپ: مرینت: بچه ها چون من اولین حقوقم رو گرفتم مهمون منین. الیا و سونیا (همزمان): عه واقعا🥺🤧 الیا: پس من یه اعفوتال هات و یه کافی بارسلونا و یه چیز کیک بانی و یه میل شیک کاکائو یی میخوام سونیا: منم یه هات لمبور و یه کافی میل و یه کیک انار و یه چیز هیت میخوام(اسم های اجق وجق😂) مرینت: همین حقوقمم دو روزه خرج نکنین ها! 😐 الیا: باوشه 😒پس من فقط یه قهوه و چیز کیک سونیا: منم هات چاکلت مرینت: عه سونیا چه عجب کم خرج شدی. 😃 سونیا: از بس بهم چیز ندادی بخورم اینطور شدم🤪 مرینت: باوشه بابا منم یه کافی میخوام.😒
فردا از زبان مرینت: ساعت۶بود یونیفرمم رو پوشیدم (عکس اسلاید)و با سونیا راهی مدرسه شدیم ____________________________ ادرین: این دفعه از مرینت واقعا عذر خواهی میکنم حتی اگه ادرینا ازم م*ت*ن*ف*ر بشه این کارو میکنم دوست دارم مثل قبل بشیم ادرینا: داداشی امروز با ماشین تو بریم ادرین: نه ادرینا امروز کار دارم با ماشین خودت برو منم با ماشین خودم میام. ادرینا: باشه پس من زود تر میرم ادرین: باشه بزار منم یکم خود درگیریم تموم شه بعد میام ادرینا: اوکی پس فعلا داداشی.
مرینت: از شانس بدمون با ادرینا تو ی کلاس بودیم رفتیم توی حیاط که ادرینا خانم هم اومد ادرینا: به به! کلاس ا*س*ک*ل*ا تکمیل شد! مرینت: با تو که تکمیل تر هم شد😐 ادرینا: حالتو جوری میگیرم که نفهمی چی شده مرینت: اوه سونیا تو چیزی میشنوی؟ من فقط صدای یه مگس که داره وزوز میکنه رو میشنوم🦟😃 ادرینا: خواهیم دید کی وزوز میکنه 😤 مرینت: بچرخ تا بچرخیم عزیزم🙂 و بعد رفت. در همون لحظه ادرین اومد... ادرین داشت می دوید تا بهم برسه بلد اسمم رو صدا میزد: مرینت... مرینت... مرینت. وایسادم تا بیاد نفس زنان دست هایش روی دوزانو هایش خم شده بود و بعد دو دقیقه که انگار جون گرفته بود باهام حرف زد. ادرین: مرینت چیزه من متاسفم...😔 این چند سال خیلی افسوس خوردم که به حرف ادرینا گوش دادم مرینت: عذر خواهیت قبوله. ادرین: چی؟ جدی؟ یعنی دوسال که ندیدم پوچ؟ 😶 مرینت: اولا من بخاطر تو نرفتم کلا فشار روم بود رفتم دوما همین جوری که نمیشه واسه بخشیدنت سه تا مرحله رو باید پشت سر بزاری😎😁 ادرین: بگو هر چی باشه قبوله. مرینت: باشه پس خودت خواستیا. ادرین: بگو دیگه. مرینت: مرحله ی اول اینکه حالا که همه تو کلاسن برو تو کلاس داد بزن((قسطنطنیه)) ادرین: چییییییییی؟(چی و....استغفرالله نمیخوام چیزی بگم😐بچه رو چند ساله با ادرینا دست به یکی کرده عذاب داده بعد میگه چی😐بزنم نا کارش کنم از کار بی کارش کنما😤اهنگ ساختم🎵بزنم ناکارش کنم از کار بی کارش کنم...استغفرالله🎵 خدایی اهنگو حال کردی؟) مرینت: همینیه که هست. ادرین: ب... با.. باشه. رفتیم تو کلاس ادرین مثل بچه ها کنار صندلی معلم داد زد: قسطنطنیه.(بچه ها صدای ادرین رو وقتی میگه قسطنطنیه بچه گونه در نظر بگیرید) بچه ها اول همه ساکت بودن ولی بعد همه زدن زیر خنده😂
زنگ اخر مدرسه از زبان مرینت: مرینت: خب الان وارد مرحله ی دو میشیم اماده ای؟ ادرین: اره... نه...اره(بچه قات زد😐) من واسه تو جونمم میدم😘. مرینت: خب پس... باید موهاتو رنگ کنی اونم مشکی.🤪😎 ادرین: داری شوخی میکنی دیگه مگه نه؟ مرینت: نوچ😐 ادرین: اخه من تاحالا تو عمرم دست به این خوشگلا نزدم😐مرینت: خب میگن خوشگلی دردسر داره! 😉 ادرین خیلی غم انگیز نگام کرد دلم سوخت پس گفتم: میتونی اسپری مو بزنی تا رنگش سریع بره😊 ادرین: مرسی واقعا مرسی😍 _____________________________
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
....۱....فقط..... ......
سلام داستانت عالیه فقط میشه زود تر پارت بزاری
به خواطر من😊
سلام میسی😘ولی من تازه یافتم که با اینکه 12سالمه فقط 24تا دندون دارم😐و متاسفانه داره یه دندون آسیای دیگه در میاد🤧از بس درد دارم امروز نرفتم مدرسه دیشب هم چهار بار از درد بیدار شدم 🤧از بس قرص خوردم حصابشون دستم نیس😐ولی سعی میکنم یکم زود تر بزارمش
عالیییییی بود محشر 💖💖