
ناظر جان لطفا منتشر کن..
خب بچه ها سلام...بابت تاخیر این مدتم خیلی معذرت میخوام و امیدوارم درک کنید که مدرسه داشتم و امتحاناتم شروع شده بود اما تا شروع امتحانات دی تا جایی که میتونم پارت ها رو میزارم تا جبران بشه..خیلی دوستتون دارم🤗🪄🍡
نمیتونست باور کنه...اون جیمین بود همون پسری که ا/ت بخاطرش توی تمام این مدت اتفاقات زیادی براش افتاده بود...دستسو مشت کرد و سعی داشت اعصبانیتشو کنترل کنه..به سمت خیلی رفت و با لحن سردی که رگه هایی از نگرانی و لرزش توش خصوصی میشد جیمین رو صدا کرد.. جونگکوک:آقای پارک.. جیمین به سمتش برگشت و با نگاهی بدون حس اما با مردمک های لرزانی که نشان دهنده ترس و نگرانیش بود منتظر ادامه سوال جونگکوک شد.. جونگکوک:ح...حال ا/ت...چ..چطوره؟ جیمین پوزخندی معنا دار زد و گفت:حالش بد نیست یکی دو ساعت دیگه میتونی ببینیش... و بعد طعنه ای به جونگکوک زد و با تمسخر ازشون دور شد..
جونگکوک حرفی نزد و به تهیونگ نگاهی کرد...تهیونگ دست جونگکوک رو گرفت.. تهیونگ:فراموشش کن بیا بریم بشینیم.. جونگکوک هم قدم با تهیونگ به سمت صندلی ها رفت و نشست.. تهیونگ آبمیوه ای رو از توی پلاستیک پر از خوراکی کنارش دراورد و نی آبمیوه رو توی ابمیوه کرد و سمت برادر کوچکترش گرفت.. تهیونگ:بیا یکم بخور.. جونگکوک همونطور که به نقطه ای نامعلوم خیره شده بود سرشو تکون داد و مقداری از آبمیوه نوشید...تیهونگ با دو دستش دستای یخ کرده جونگکوک رو گرفت و لب زد:میدونم نگرانی ولی ا/ت خوب میشه اون دختر قویه.. جونگکوک نگاهشو از نقطه نامعلوم گرفت و گفت:از یونگی هیونگ خبری نشد؟ تهیونگ سرشو به طرفین تکون داد و اروم به صندلی تکیه داد.. جونگکوک هم دوباره به در ای سی یو خیره شد..عشقش کسی که جونگکوک حاضر بود هر کاری کنه تا اشک از چشمانش نیاد الان توی اون اتاق بود و داشت جون میداد..
ساعت ها گذشت و نه اجازه ورود به آی سی یو رو به جونگکوک میدادن و نه خبری از یونگی شده بود...تو این مدت جونگکوک با خودش کلنجار میرفت تا سعی کنه کاری دست خودش یا جیمین نده اما وقتی رفتار های اون رو با خودش میدید و بیخیالیش رو برای ا/ت حس میکرد اعصبانیتی درونش به وجود می اومد..اون از این بی عدالتی رنج میبرد..ا/ت برای نجات جون جیمین مجبور شده بود ترکش کنه اما جیمین ا/ت رو مقصر میدونست ا/ت تا اون موقع سه تا خودkوشی نا موفق داشت و تمامشم برای جیمین بود..برای جونگکوک خوشحالی عشقش از همه چیز با ارزش تر بود و اگه ا/ت خودش هم انتخاب میکرد که کنار جیمین باشه جلوشو نمیگرفت...
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
بعدیییی
حتما
تا پارت بعدو نخونیم آروم نمیگیگیریممممممم
هیقق
عالیییی بودددد
مرسیی
عرپارتبعدددد
چشم
میشه بهم 20 امتیاز بدید 🥺❤
دادم بت:]
پارت بعدی بیب 🍄🐛
چشم کیتن
پارمم ارمیا خیلی... 😂ولش برید با توهیونگ تون مزدوج شید ی روز میفهمید ادامه حرفم چیبود... 😂