اول بالا رو بخون که ببینی جواب سوالم رو میدونی یا نه. بعد شروع به خوندن این پارت کن.🖤
و بعد نزدیکم شد. اروم اروم اومد جلو. کم کم و بدون عجله. و من همینطوری با جلو اومدن اون عقب میرفتم. میخواد چیکار کنه؟ نکنه که... حرفم توی ذهنم موند و ادامه ندادم. وای. انقدر رفته بودم پایین که سرم اومد روی تخت. پس بگو چرا هی ادامه میداد. چهار تا راه داشتم که فرار کنم. اولین راه: برم کنار و در برم. دومین راه: پرستار و یا دکتر رو صدا بزنم. سومین راه: باهاش حرف بزنم که ادامه نده. چهارمین راه: سرجام وایسم.
خب درواقع الان دستاش اینور و اونورمه. پس باید از وسط دستاش رد بشم که نشدنیه. پرستار و دکتر هم الان طبقه ی پایین هستن. من که الان سرجام خشکم زده و هیچ کاری نمیتونم بکنم حتی حرف بزنم. پس بهتره وایسم. اه. به خشکی شانس. بین این چهارتا حتما باید این میبود؟ (نه که خیلی بدش میاد)
سوهو داشت بهم نزدیک تر میشد و قلب منم انقدر تند میزد که نمیتونستم نفس بکشم. ترسیده بودم ولی وقتی دیدم خطر رفع شد اروم شدم.
اروم به سمت گوشم اومد و خیلی ملایم توی گوشم گفت:
سوهو: دوست دارم!🤍 باشه؟ الان قبوله؟
بلند شد و بهم لبخند زد و راهشو کشید رفت منم یک نفس راحت کشیدم.
سلام آجی یونا. لطفا لطفا پایانش شاد باشه
چشجصجصپسکسنشوسم
ایذزنیدژنیدژخیدنزدز
ولی یونا خیلی خوشگله😍
خودمم دوسش دارم.
پارت 19 گذاشتم خصوصی نیست ولی هنوز نرفته روی صفحه ی اصلی. میتونید برید داخل اکانتم ببینیدش
بد جایی تمومش کردی و من دارم از فوضولی میمیرمممممم 😂
پونه پونه امروز اجتماعی و هدیه رو ۷ ساعت خوندم میفهمی؟؟؟؟ هفت ساعث درس
منی که هیچی نخوندم و قراره برینم😂
شاد
جدا تو این مدت ب اندازه کافی ناراحت بودیم ناراحتی بسه دیگه😃
حق++++
اممم نه تو میتونی درست کنی نه ممد
- پرفکت🏵️ نه خوب تموم شه نه بد
توقه در این حددد
اممم تنها راهم اینه که یکیشون از ❤️ بگذره
از اول بزارم همشو؟ یا همین پارتای اخرو بزنم داستان کافیه؟
نه بابا با همین روند ادامه بده
اوکی.....