9 اسلاید صحیح/غلط توسط: مانیا انتشار: 4 سال پیش 206 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
سلام اینم پارت جدید حرفی ندارم بریم پایین 👇😂
اینم از پارت پنجم👈
جین = دستاشو بزور از دور گردنم باز کردم پتو روش کشیدم خواستم برم دستمو گرفت کارمن = جین لطفا نرو منو تنها نزار (همه گفته های کارمن در حالت خواب بیداری می باشد) جین = نه این جام جایی نمریم کارمن= خیلی دوست دارم جین = منم خیلی دوست دارم😂... جایی نمی رم نگران نباش دستمو ول کن 😐 کارمن = نوچ نمی خوام جین = خیل خب باشه 😂 رفتم کنارش دراز کشیدم رو تخت سریع اومد بغلم کرد کارمن = جین اگه این ماجرا ها تموم بشه بازم منو دوست داری جین = این دیگه چجور سوالی عه معلومه دارم کارمن = قول میدی جین = قول میدم ... بعد چند دقیقا کاملا خوابش برد یه دفعه بغضم گرفت از اینکه انقدر سختی کشیده انگار دلمو آتیش میزدن اما این اتفاقا تموم بشه کاری می کنم جز خوشحالی شادی چیز دیگه ای حس نکنی خودم هم بعد چند دقیقه خوابم برد
صبح روز بعد 👈
کارمن = چشمام رو آروم باز کردم سرم خیلی درد می کرد دیدم تو بغل جینم 😐 جین = از خواب بیدار شدم دیدم کارمن خیلی عجیب داره نگاهم می کنه ... صبح بخیر کارمن = صبح بخیر .. اممم جین من تو بغل تو چیکار می کنم😐 جین = نمیدونم از خودت بپرس 😂 کارمن = چیزی یادم نمیاد جین = اگه یادت میموند جالب میشد 😂 کارمن = مگه چیکار کردم 😐 جین = از اینکه می خواستی قایق سواری کنی بگم یا بوسیدن من کدوم 😂 کارمن = همون بهتر ندونم 😁 جین = حالت خوبه کارمن = آره فقط سرم خیلی درد می کنه جین = نمی کرد بایدت تعجب می کردم کارمن = ساعت چنده جین = شیش
کارمن = من هنوز خوابم میاد جین = خب بخواب .. کارمن دوباره خوابید یکم بلند شدم تکیه دادم به تخت گوشیم رو برداشتم دیدم 68 تماس بی پاسخ 27 پیام 😐 یا خدا یادم افتاد به کسی خبر ندادم شب خونه نمیرم شماره جیمین رو گرفتم بعد از چند بوق جیمین = الو جین خودتی جین = آره خودمم کی می خواد باشه جیمین = اوف خیالم راحت شد حالت خوبه چرا جواب تلفن نمیدی دلمون هزار راه رفت جین = آره خوبم جیمین = معلومه کجا بودی جین = خب جیمین = نمی خواد بگی پیش لارا بودی 😑😐 جین = آره 😂 جیمین= خب من برم به بقیه بگم حالت خوبه خدافظ جین = خدافظ .. بلند شدم پیش به سوی آشپزخونه هنر به خرج بدم 😂
جین = صبحونه درست کردم یه دم نوش هم برای کارمن تا سردردش کم بشه کارمن = از خواب بیدار شدم جین نبود بلند شدم رفتم بیرون از اتاق دیدم داره آشپزی می کنه جین = صبح بخیری دوباره 😂 کارمن = صبح بخیر .. جین مگه تو آشپزی بلدی 😐 جین = خب من یه سر آشپز معروف هستم 😂کارمن = عجب من یه نون توست نمی تونم درست کنم 😂😐 جین = خب حالا بشین این دم نوش هم بخور کارمن = این چیه 😐جین = گفتم که دم نوش برای سردردت کارمن = او اوکی فهمیدم 👌😂 .. دم نوش رو تموم کردم صبحونه خوردیم داشتم با جین میز رو جمع می کردم جین = باید آماده بشیم بریم کمپانی کارمن = جین یه سوال بپرسم جین = بپرس کارمن = صدام خوبه جین = آره چطور کارمن = به سرم زده بعد حل مشکلات آیدل بشم 😂 جین = اینکه خوبه صداتم عالیه بجنب دیر شد که الان برای کمپانی دیر کنیم قیمه قیمم کردن 😐😂 کارمن = اوکی باشه 😐😂
میریم پیش اعضا
جیمین = همه چی به بقیه گفتم نامجون = نمی تونست خبر بده جون به لب شدیم یونگی = من گفتم حالش خوبه 😑 جونگ کوک = حالا خدا شکر کنیم سالمه حالش خوبه تهیونگ = دقیقا ( خب شب کل اعضا تا صبح بیدار بودن به این اون زنگ میزدن سراغ جین رو می گرفتن و هی به جین زنگ میزدن اما این بشر تلفنش بی صدا بوده خب کلا جون به لب شدن دیگه 😐😂) هوسوک = بیاین یه چیزی درست کردم بخوریم بریم کمپانی یونگی = من فقط می خوام بخوابم صبحونه هم نمی خوام تهیونگ = باشه بگیر بخواب 😂 ... بعد از صبحونه رفتیم کمپانی (وی خیلی ذوق می کنه از زبون تهیونگ مینویسه خودش هم نمی دونه چرا 😐😂)
کارمن = همون طوری داشتم تو سالن می چرخیدم جین = کارمن بشین سرم گیج رفت 😐 کارمن = باشه حواست باشه جلوی بقیه بهم نگی کارمن جین = آره درسته حواسم نبود میگم بنظرت بقیه دیر نکردن 😐 کارمن = دقیقا ساعت نه شد 😐 جین = اوف بعد خودم بلند شدم شروع به چرخیدن کردم کارمن = جین چرا تو می چرخی جین = هزار بار تو چرخیدی پونصد تا هم من 😂 کارمن = رفتم سمت متنا تا بقیه میان جین = می خوای شروع کنی کارمن = آره با جین نشستیم به خوندن تمرین یهو جین لبش رو گذاشت رو لبم 😐 که در همان هین صدا باز شدن در اومد نامجون = پس آقا اینجاس فقط فرار کن که همین الان میام سراغت 🔪🔫💣 کارمن = همه ی اعضا افتاده بودن دنبال جین 😐 کارمن = بس کنین جین مقصر نیست ولش کنید یونگی = لارا تقصیر تو هم باشه نباید خبر میداد کارمن = خب این یه کی تقصیر خودشه 😂 جین = واقعا که هوسوک = تو یکی حرف نزن🔪 کارمن = جین رو ول کردن رفتیم سراغ ظبط کردن
کارمن ظبط تیکه اول تموم شد نامجون = خسته نباشید هوسوک = همچنین کارمن = همه داشتن حرف میزدن صدای در اومد مدیر بود گفت یه کمک طراح داریم دختره که اومد دیدم لوناعه 😐 ( لونا هم کار کارمنه رئیسش یعنی باباش به کارمن شک کرده این دختره فرستاده اینم کارش خوبه ولی نه مثل کارمن 😂) کارمن = تعجب کردم اعضا بلند شدن به لونا سلام کردن لونا = سلام من مایا هستم ( خب ایشون هم مثل هم کارمن اسمش رو پنهون کرده) کارمن = اعضا رفتن تو سالن دست لونا کشیدم بردم اتاق گیریم .. لونا تو اینجا چیکار می کنی لونا = همون کاری که تو می کنی 😏 کارمن = درست جواب بده لونا = بزار اینطوری بگم رئیس بهت شک کرده منو فرستاده فهمیدی کارمن = لونا رفت بدبخت شدم الان چطوری بقیه مخصوصا جین رو نجات بدم از اتاق اومدم بیرون اعضا داشتم با لونا حرف میزدن که جین اومد سمتم جین = کارمن چی شده کارمن = اون دختره لونا جین = لونا کیه 😐 آهان مایا میگی اسمش مایا عه نه لونا کارمن = جین اون مایا نیست هم کار من تو شرکته جین = وایستا چی داری میگی کارمن = جین دستم رو گرفت برد بیرون جین = از اول تعریف کن کارمن = لونا هم یه جاسوسه هم کار من رئیسم بهم شک کرده اونو فرستاده جین = بیچاره شدیم که کارمن = همین رو بگو حل کردن این جریان نشد نیست فقط سخته جین = فقط کسی چیزیش نشه مخصوصا خودت کارمن = من 😐 جین = آره تو کارمن = چرا من جین دستشو دور کمرم حلقه کردو گفت جین = چون اگه تو چیزیت بشه انگار من برام اتفاقی افتاده کارمن = همچنین
جین = کارمن کارمن = جانم جین = این دختره لونا مثل تو عه کارمن = از چه لحاظ جین = یعنی مثل تو مهربونه کارمن = جین من اینقدر هم مهربون نیستم فقط برای تو خوبم 😂 جین = پس که اینطور کارمن = چرا اینطوری حرف میزنی دارم میترسم 😐 جین = نترس کارمن = وایییی جین اینطوری نگام نکن 😐 جین = می کنم کارمن = اصلا من میرم جین = کجا وایستا نمی زارم بری کارمن = جین تو کمپانی ایم جای این کارا نیست جین = اینجا کسی رو میبینی کارمن = سلام جیمین جین = ها 😐 پشتم رو نگاه کردم کسی نبود کارمن هم فرار کرد کارمن = بلند گفتم گول خوردی رفتم تو سالن لونا رفته بود اعضا هم در حال رفتن بودن جین هم اومد یه طوری نگام کرد خدافظی کردیم رفتن منم برگشتم خونه درو باز کردم دیدم یکی رو مبل نشسته 😐
خب اینم از این پارت تا پارت بعد فعلا بای لایک کاموا یادت تره
9 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
20 لایک
داستان رو نصفه نیمه ول کردی و رفتی😐مردی دور از جون؟ یا باز با پروف دیگه داری فعالیت مینمایی 😐💔خو یه زری چیزی بزن دیه😐😐😐
هشت ماه پیش منتشر کردیش بعد هنو پارت بعدو نزاشتی😐😐 😀😀
اوخی بچه هام دیگران هیونگشون شدن😹😹
لطفا زودی پارت بعدی رو باز
داستانت عالی بود ولی من دو ماه که منتظرم لطفا پارت بعدی رو زودتر بزار
جون ب لب شدیم بزار دیگه عاجی
پارت بعدی را بزار الان چییییییییی فقط3 روز گذشته چرا واسه من 3 ماه گذشته
عالییییییییی بود
😂❤💟💖
کی رو مبل بود😑😑😑😑😑😑
میکردی همینو بنویسی که کی روی مبل بود😂💔
💜💙❤️
نه دستم نکشید 😂💖
میمردی*😐
3 نصف شب اومدم خوندم، کامنتام هم اشتباه تایپی داره😂😂💙
نه😂
این خانم کرم داره :-D
هه هه خندیدیم 😐😒
وای کفم برید😍🥰
این پارت عالی بود🤩🤩🤩🤩
بی صبرانه منتظر پارت بعدم🥰🤩
😂💖
پارت بعد پارت بعد
😂💖