9 اسلاید صحیح/غلط توسط: مانیا انتشار: 4 سال پیش 310 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
سلام اینم پارت جدید حرفی ندارم 😂😐 بریم پایین👇
اینم از پارت چهار👈
جیمین = نامجون جین جونگ کوک ... نمی خواین این بحث مسخره تموم کنید لی یون= اول اونا شروع کردن جین= من شروع کردم تو معلوم نیست یه شب کجا بودی نامجون = انگار قوانین رو یادت رفته لی یون = یه شب نبودم نمی خوام هم بگم کجا بودم تهیونگ = جونگ کوک به خودت بیا معلومه داری چی میگی لی یون = خوب میدونم چی میگم یونگی = بچه زبون باز کرده لی یون = من زبون داشتم بعد از سر میز بلند شدم رفتم تو اتاق در هم مثل چی بستم ( و بقیه هم غذا نصفه ول کردن رفتن میز جمع کردن )
میرویم پیش اریکا 👈
اریکا = لباس عوض کردم رفتم توی تخت خواب خوابم نبرد نمی دونم چرا نگران جونگ کوکم دلم براش شور میزنه 😶 بزار بهش پیام بدم لی یون = روی صندلی نشسته بودم اریکا پیام داد حالمو پرسید 😐 گفتم خوبم اریکا = میگه که خوبه پس من چمه 😐 چرا حس می کنم حالش خوب نیست فکر کنم خل شدم (عزیز دلم حست راست میگه ) اریکا = گوشی گذاشتم کنار رفتم دم پنجره نمیدونم چرا اما خیلی نگران کوکی ام آخه چرا میگه که خوبم اما بازم نگرانم 😢
میریم پیش اعضا 👈
( من به طور عجیبی ذوق کردم فکر کنم بخاطر عکس گذاری جدید تستچی عه 😂😐)
شوگا = طبق همیشه دیرتر از همه از خواب بیدار شدم رفتم طبقه پایین دیدم همه هستن جز کوکی ... بچه ها کوک کجاست هوسوک = هنوز خوابه شوگا = جانم 😐 تهیونگ = دقیقا عجیبه هنوز خوابه 😐 شوگا = زد رو دست من 😐 جیمین = انگار کوکی بردن به کوکی دیگه آوردن (واقعا هم اینه کوکی بردن یه کوکی دیگه اومده 😂😐) لی یون = کم کم از خواب بیدار شدم ( نکته لی یون صبح هیچی نمی خوره ) نامجون دیشب گفت صبح میریم کمپانی لباس عوض کردم رفتم طبقه پایین تهیونگ = صبح بخیر خوابالو لی یون = هیچی نگفتم چیهوپ = چیزی نمی خوری لی یون = نه جیمین = خودتی تو هیچی نخوری پا تو از در بیرون نمی زاری 😐 لی یون = حالا می زارم بیاین بریم از زبون راوی = بعد رفتن کمپانی تا ساعت چهار بعد از ظهر کمپانی بودن )
کوکی = همون طوری بسته شده بودم به رو به روم زول زدم تصمیم گرفتم یکم تلاش کنم شاید باز شدم 😐 هی تکون خوردم تقلا کردم هیچی به هیچی اصلا باز نمیشه لعنتی 😑 به طور عجیبی نگرانم اون عوضی بلاسی سر بقیه نیاره (منظورش از جمله اعضا هم هست ) حس می کنم حال اریکا بده نمی دونم چرا 😐 (خب من اینجا از حس ششم عشق استفاده کردم 😂😐) کوکی = سرم رو تیکه دادم به صندلی به سقف نگاه کردم نمیدونم این عذاب کی می خواد تموم بشه
لی یون = نشسته بودم حوصلم سر رفت 😐😑 آهان یه فکری پیام دادم به اریکا بیاد باهام بیرون لااقل سرم گرم بشه(یعنی فقط برای سرگرمی😐خاک😐) اریکا = نشسته بودم به منظره نگاه می کردم کوک پیام داد که باهم بریم بیرون خوبه گفتم میام بلند شدم رفتم لباس پوشیدم رفتم سوار موتورم بشم یکی صدام کرد برگشتم دیدم کوکه لی یون = بهتره سوار نشی من این جام اریکا = باشه لی یون = سوار شو اریکا= باشه لی یون = خب کجا بریم اریکا = نمیدونم لی یون = یه جارو بگو اریکا = همون جایی که چند روز پیش رفتیم لی یون = باشه منم موافقم اریکا = رسیدیم پیاده شدم نشستم لبه کوه منظره خیلی قشنگ بود ( خب عکس منظره بالا کوه رو گذاشتم 😁😄) لی یون = مثل اینکه اینجا خیلی دوست داری اریکا= آره خیلی قشنگه ... کوکی لی یون = بله اریکا = این چند روز خیلی عجیب شدی لی یون= واقعا اریکا=اوهوم لی یون = خودم اینطور فکر نمی کنم .. امشب ماه کامله اریکا = الان دقیقا بحس ما چه ربطی به ماه داشت 😐 لی یون = گفتم جوع عوض بشه 😂 اریکا = خیلی شد 😂😐 .. ساعت هشت شد لی یون = آره هیچی نشده یک ساعت گذشت 😂😐 اریکا = من باید برم لی یون = حالا یکم می موندی 😐 اریکا = باید برم برای فردا هزار تا کار دارم لی یون = باشه می رسونمت اریکا = کوکی رسوندم خدافظی کرد رفت کنم برم به کارام برسم
لی یون= برگشتم خونه با اخم آقای جین و نامجون رو به رو شدم جین = حتما الان هم به ما ربطی نداره کجا بودی لی یون = دقیقا بعد یقم رو گرفت جین = همین الان میگی دیروز و الان کجا بودی تهیونگ = دارین چیکار میکنید جین یقه کوک رو ول کن جین = تهیونگ تو دخالت نکن .... بجنب بگو لی یون = پیش دوست دخترم بودم بیا راضی شدی .. رفتم که کنار برم دوباره یقم رو گرفت جین= وایستا ببینم کدوم دوست دختر تهیونگ = فکر کنم همون مربی رو میگه جین = جونگ کوک تهیونگ درست میگه لی یون = آره جیمین = پس تیکه تیکت نکرد لی یون = نه برای چی بکنه جیمین = خودت گفتی بیشتر دوست داره تیکه تیکم کنه لی یون = خب حالا نمی کنه نامجون = دیگه از امروز به بعد شب میای خونه لی یون = خیل خب باشه هوسوک = اینو همون روز می گفتی چیزی ازت کم میشد 😐
لی یون = حالا که گفتم الان ولم کن که بدجور خوابم میاد تهیونگ = وایستا شیر موز برات درست کردم لی یون = چی من از شیر موز متنفرم خودت بخور 😑 همه با هم = ها 😐 لی یون = چیه خب بدم میاد 😐 یونگی = برو بخواب برو بخواب فکر کنم ضربه مغزی شدی تهیونگ = این همون نبود شیر موز رو جای من انتخاب کرد 😐 هوسوک = دقیقا خودش بود 😐 ( نکته بگم لی یون از شیر موز متنفره 😂😐 برعکس کوک )
صبح روز بعد 👈
یهو رفتم صبح 😂
اریکا = از خواب بیدار شدم لباس پوشیدم برم پیست امروز خیلی کار دارم رفتم سوار موتورم شدم راه افتادم (این دفعه عکس موتور اریکا براتون گذاشتم 😂☝)
لی یون = از خواب بیدار شدم لباس عوض کردم رفتم طبقه پایین همه بیدار بودن یونگی = نه واقعا این کوک اون کوک نیست 😐 لی یون = چرا 😐 جیمین = ساعت نه شده هنوز خواب بودی 😐 لی یون = خب خواب بودم دیگه 😐 تهیونگ = اون از شیر موز اینم از خواب 😐 لی یون = گیر دادیا نامجون = صبحونه که تموم کردین بیاین سالن تمرین لی یون = من همین الان میام جین = صبر کن تو که بدون صبحونه پا از پا برنمیداشتی 😐 لی یون = الان بر میدارم
(این بار عکس سالن تمرین رو گذاشتم 😁)
خب اینم از پارت چهار سعی کردم جای حساس کات نکنم 😂😐 تا پارت بعد فعلا بای کامنت یادتون نره 😘
چالش = تفاوت سنی تون رو با کوکی بگین 😉
9 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
18 لایک
جواب چالش:7سال✋🏻
چون بنده 17ساله ام😴
پارت بعد لطفاااا💜
لطفااا زودتر پارت بعد رو بزار منتظریم🤗🤗💗💗
۱۱ سال با کوکی تفاوت سنی دارم🙃💗(ینی با کوکی انقدر دارم با بایسم۱۳ سال دارم چ خبره😐😐🤣🤣)
من ۱۱ سالمه خودت بشین حساب کن حوصله یک دو سه گفتن رو ندارم
بی صبرانه منتظر پارت بعدی هستم بای
😂👌💟
چیشد بقیشششششششششششششششششششششششششششششش😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😨😨😨😨😨😨😨😨خیلی منتظرمممممممم😣😣😣😣عالی بودددددد☹☹
😐😂😂💟
مثل همیشه عالی😄 دلم برای اریکا میسوزه بدبخت😑💔
چالش: سه سال کوچیکتر ازش😄
خدایی بی سالته ذوق کردم یکی هم سن خودم هست البته دوسال ازت بزرگ ترم 😂😘💖
آره بیست سالمه😂😂✌️
خوشبختم 😂💜❤️💙
عالب👏🏻👏🏻واقعا شما در آلمان زندگی میکنید ...خوش بحالتون....بورسیه گرفتید یا سفر کردید....من ۹ سال با کوکی فاضلاب سنی دارم...همه اعضای بی تی اس گلن ولی من ته ته و کوکی بیشتر دوست دارم 😍😍😍😚😚😚
💖
بورسیه نگرفتم بخاطر شغل بابام هی اینجا اون اونجا بودیم 😑 زیاد هم خوش به حالم نیست یه زندگی ثابت ندارم هی این ور هی اون ور 😑 بابام هم که به زور میبینم 😐
آخی اشکال نداره آجی بزرگه ...درست میشه انشاالله 😚😚
ممنون خواهر کوچیکه😘😂
وای عالی بود🥰🤩
فاصله ی سنیم با کوکی ۸ سال هست😍
بی صبرانه در انتظار پارت بعدم😍🤩
💖
تروخدا هرچه زود تر کوک اصلی رو برگردون خواهش میکنم دلم تنگ شده برای اذیت کردن اعضا و شیرموز خوردنش
راستی ادامه بده خیلی خوب مینویسی😘😘😘😘
چشم برگردونن کوک وقت داره 😐😂