هلو گایز داریم به اخرایه داستان نزدیک میشیم قراره حساس بشه بعد از این رمان یه رمان جدید داریم ولی میراکلسی نیست هیچی نیست و یه رمان جدیده که باید ببنم کی وقت میکنم بنویسمش😜❤🖤🥀
لو:اون...اون...ب..برادرمه
مایکل:چچچی برادر ت برادر داری😐😯
اد:اون...او..ن همونی نیستش که فکر میکنم؟
8لو:متاسفانه همونه
اد:مم..گه ا ن نمرده بود؟😨
لو:منم همین فکرو میکردم....ولی اون مگه میمیره؟
ما:جریان چیه؟😐
لو:خوب...ام..بدردتو نمیخورب بچ
اد:اذیتش نکن مثلا خواهرش گم شده
مای:ههههه😂😂😂😂😂فکر کردید من اینقدر خنگم و بدون مقدمه دنبال شما ها راه میام؟(پوزخند)منم برا خودم ادم دارم
اد:ماهیی که از اب گلالود گرفتیم خراب در امد
مای:نچ..ای بابا الان میخواستم یکم جو سازی کنم
لو:فکر کردی فقط تو داری
اد:ای بابا مگه شما ها تنها کسایی هستید که دارن ساکت شید بابا سرم درد گرفت
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
11 لایک
پارت بعد حیجان زده هستم
سلام عالییییی ♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️
عالی