🖤مرگ غم 10🖤❤️فصل2❤️

💕آنچه در پارت قبل گذشت:ی صدا اومد سریع تبدیل شدم 💙آدرین چیزی نیستن ،ا💛مارسل نمیخوای سرت رو بیاری بالا دو دقیقه منو ببینی؟🍃نه چون تو مادر بچه ی مایکلی [❤️سلام مارسل 😊،🍃سلام آبجی 😭 ❤️چیشده؟ ،مارسل دست های می‌لرزید به زور گوشی دستش بود،🍃 آبجی م ما مامان و ب ب بابا، مرینت داد زد ،❤️مامان بابا چی ها؟😡😣 🍃آب آبجی ❤️ن نه شوخیه نه؟ 🍃😭نه }🍃الو الو مرینت 😭

🍃الو الو مرینت😭 🖤خدایا خودت رحم کن به مرینت😣 از زبان نویسنده:گوشی از دست مرینت افتاد ،نفس نفس هایی میزد دستش رو گذاشت سمت قلبش جیغ بلندی کشید افتاد رو زانو هاش از زبان لیندا:همه رفتیم اتاق دیدیم مرینت افتاده زمین 🌸مرینت😨 ❤️م من ب با باید ب برم ف فرانسه 🌸تازه اومدی عزیزم «مرینت داد زد»❤️بابام برادرت مادرم برادر زنت مردن میفهمی؟😡😭 🌸چی؟😨😨😨 💖🍀🧡❣️امکان نداره😨😢 ،عمه مرینت دستش رو گذاشت رو سرش 🌸پ پ پاشی پاشید ج جمع ک کنی کنیم ب بریم فرا فرانسه و پاشید😭«چند ساعت بعد از آماده شدن با گریه»لباس سیاه پوشیده بودیم یعنی زندایی و دایی رفتن؟😢رفتیم فرودگاه سوار هواپیما شخصی شنیدم از زبان مرینت:زنگ زدم آدرین فقط اون حالم رو خوب میکرد با اینکه دلگیرم اما تنها کسیه که میتونم باهاش حرف بزنم «مرینت زنگ زد به آدرین» [❤️😭س سلام 😭 🖤سلام ت تسلیت م میگم😢 ❤️آدرین فقط می‌تونستم با تو حرف بزنم آدرین مامان و بابام رفتن آدرین من بجز مارسل دیگه هیچ کس رو ندارم😭 🖤 من هم هستم بانوی من یادته فقط خودمو و خودت😢 ❤️ فقط ما دوتا؟😭🖤 فقط ما دوتا😢 مگر اینکه ی نفر کینه الکی بین مون..❤️من حالم بده تو فرانسه می‌بینمت😭]

از زبان سلنا:💟هم انتقام از آرین اگراست هم مرینت دوپنچنگ بهتر از این نمیشه😈 ها چی نه نه نه 😨😨😨 ،از زبان آدرین:رفتیم فرود گاه مارسل کار داشت نیومد، هواپیما فرود اومده بود ، داشتن پیاده میشدم ی دختر و ی پسر دست های مرینت رو گرفته بودن داشتن کمکش میکردن مرینت صورتش سفید بود یکم دقت کردم دیدم پسره جک بود😮 ، مرینت رو آورد پیشم 🖤سلام بانو تسلیت میگم 😢 ❤️😭 ،مرینت دستش رو کشد خودش رو تو بغل من جا کرد گریه کردن ❤️😭 ، ب‌غل‌ش کردم ، سرش رو گذاشت رو قفسه سینه ،دستم رو گذاشتم رو موهاش تازش کردم ،❤️😭 آدرین 😭بسه دیگه کی این غم ها تموم میشه کی این غم ها میمیرن از زندگی مون میرن؟😭 بسمه 😭🖤هیس آروم باش عزیزم فول میدم همه چیز درست بشه😢 ❤️ میتونم با شما بیام😭؟ 🖤آره بانو ی من 💥💛💙💓تسلیت میگم غم آخرتون باشه😔😢 ❤️🌸🧡🍀💖ممنون ، سوار ماشین شدیم با مرینت بقیه با ی ماشین دیگه میومدن ،مرینت تو ب‌غ‌ل‌م بود گریه میکرد قدری گریه کرد که خوابش برد یاهسوب«💕بر عکس بخون» به مو های زدم

از زبان مارسل:هرچی کار بود انجام دادم فردا روز خاکسپاری هست😭زنگ در رو زد ،باز کردم مرینت بود با آدرین ، آدرین مرینت رو ب....غ.....ل......ش گرفته بود ، مرینت خواب بود 🖤سلام مارسل 🍃سلام آدرین بیا تو ،آدرین رفت داخل مرینت رو گذاشت رو مبل ،🖤حالش واقعا بده😣🍃آره سخته برامون واقعا سن کمی داریم😔😢 🖤ولی بری مرینت خیلی سخته استاد فو ، نگهبان جعبه معجزه آسا شدن ،گم کردن معجزه گر ها و... خیلی چیزها رو پشت سر گذاشته🙁 🍃ی چیز بگم 🖤بگو 🍃اگر حتی تو مرینت رو ب.ک.ش.ی یا اون تو رو هیچ وقت از ع...ش...ق بهم دست بر نمی‌دارین 🖤آره اینو راست میگی حتی اگر بهم خ‌ی‌ا‌ن‌ت کنیم هم از ع......ش....ق بهم دست بر نمیداریم 🍃خوبه مرینت تو رو داره 🖤نه ، خوبه که من مرینت رو دارم ❤️جیغغغغغغغ 😰😰😰 🖤🍃مرینت خوبی؟😨 ❤️ ن نه ن نه 🍃آبجی... ❤️[🐞تی تیکی خال خال ه ها پد پدیدار🐞] از زبان.......

💕تموم شد😜 چالش:1_از زبان... به نظر اون از زبانه می میشه؟ 2_مرینت چرا تبدیل شد؟ 3_تو پارت بعد چه اتفاقی میوفته؟😉