کاورمون☝🏻☝🏻☝🏻
5 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
41 لایک
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.
اگه می خواید پارت بعد باشید بگید ❣️
منم باشم دیگه🥺
یه بار رفتم حموم صدای خنده یه پیر مرد اومد که تو اسکویید گیم میخندید دفعه بعد رفتم حموم داشتم آب بازی میکردم یهو دیدم رو وانم کلی چنگ کشیده شده بچه ها واقعا واقعیه بعد دفعه بعدی اومدم حموم دیدم اونا پاک شده!
و ۲ تا داستان ترسناک دیگه هست
واقعا واقعیه؟!
بلاگیون چیه؟؟؟؟؟؟
بلاگیون چیه؟
خیلی خوشگلی)
ممنون😘
منم باشم؟؟
رفتيم خونه مادربزرگ مادربزرگم خيلي بزرگ بود دستشوييش تو زير زمين بود ساعت شيش صب رفتم دستشويي كه فهميدم يكي داره اسممو صدا ميزنه و ميگه بالا رو نگاه نكن بالا رو نگاه كردم يكي از پشت گردنمو گرفت و برد اتاق پدربزرگ مادر بزرگم و تو تابلو پدربزگ مادربزرگم غيب شد!
احساسگنگبودنتوکلاسششم*
الانکلاسنهمم-
👻👻
پارت بعد ساخته شد، شما هم توش هستید.
من یبار بچه بودن خیلی کوچیک رو تشک خوابیده بودم بعد یهو بیدار شدم اون موقع منم بچه نترس شجاع بغل راهروی خونمون یک چیز سیاه اونجا بود من هر وقت می خواستم پاشم رو تشک لیز می خوردم صدامم در نمیومد منم فکر کردم داداشمه خواستم برم بزنمش نگو جن بوده هنوز که هنوزه خونمونو عوض نکردیم ولی اون جن رو حس میکنم
چه باحال 🤟🏻
پارت بعد ساخته شد و شما هم توش هستید!
منتظر ادامه یه طلسم شده هستیم😀
دارم مینویسم خودم انقدر ذوق دارم می خوام بدونم بعدش چی میشه 😁😂
پارت بعد و درست کنم؟
ما همه منتظر ادامش میمانم💪🏻😀
آره😀👍🏻
خب پس یه خبر خوب،
همین الان پارت بعد رو درست کردم 🧛🏼♂️
🧙🏻♀️هوراااااااااااا
یه سوال !
داری داستان هامو میخونی؟
هی پیام میاد(گربه برگر فلان داستان را لایک کرد)
آره یکیشونو داشتم میخوندم🙂که تمومش کرده بودم بعدش رفتم به کارای روزانم برسم
خب چطور بود؟
همه یه داستانات عالین مخصوصا ساحل نفرین شده🙂
نظر لطفته 😊☺
ام، سلام، متاسفانه، طلسم شده رو پاک کردم دیگه ادامه شد نمی زارم 🙂
خونه ی ما یه جاییه که پشتش باغ هست و پنجره اتاقم هم جوریه که کاملا به ماه و همینطور باغ بغل خونمون دید دارم( چون اتاقم طبقه دوم خونمونه)...
چون زیادی تو کامنت بعدی...
هر زمانی که ماه کامل میشه، تقریبا حدودای یک تا دو صبح یکی با لباسای سیاه از تو باغ به سمت دیوار خونمون میاد و بدون اینکه کاری کنه فقط به دیوار خیره میشه و قبل رفتنش به پنجره ی اتاق(دقیقا جایی که من ایستادم) نگاه میکنه و میره... مطمئنم که انسان نیست چون صاحب باغ خیلی وقته مرده و بچه هاش هم خارجن...
جالبه
برای منم به اتفاق ترسناک افتاده......
تنها تجربه ات هست؟
نه
یه بار هم شب داشتم خودمو از فاصله ی تقریبا یک متری نگاه میکردم و مطمئنم یکی پشت سرم بود ولی چشم نداشت
من فکر میکنم که توهم میزنم چون فیلم های ترسناک زیاد میبینم ولی مطمئنم یکی هر ماه میاد کنار خونمون واسه همینه از شب و تاریکی میترسم
به هرچیزی فکر کنی سرت میاد، به چه چیزای ترسناک فکر نکن
آره درسته👍🏻
😊😊😊