سلام من اومدم با یه قصه جدیدو خوب
داشتم از دلشوره میمردم چرا جواب نمیده نیما!نیما! کلافم کردی از ترس داشتم سکته میکردم اهان فهمیدم الان زنگ میزنم خاله یا مادر ش.و.هر ایندم.خاله: الو سلام نفس جان خوبی خاله چه عجب رفتی کره مارو فراموش کردی. من: سلم خاله جون چیکار کنم اخه از یه طرف درس از یه طرف کارم تو رستوران خسته شدم خودمم میگم از نیما خبر نداریددلشورا گرفتم جواب نمیده. خاله: دیشب با دوستش رفت بیرون امروز زنگ زد گفت گوشیش خاموش میشه نگرانش نشیم
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
8 لایک
به به داستان جدید بسیار عالی
هایبیبی
تستاخرمقسمتاخرش👣
چالشداره
خوشحالمیشمشرکتکنیتوش🙂☕♨️
چرا که نه شرکت میکنم
خیلیمخوبچراانفالوکردی؟!