داستان جالبی بخون;-)
یه کلاغ و یه خرس سوار هواپیما بودن. کلاغه سفارش چایی میده. چایی رو که میارن یه کمیشو میخوره باقیشو می پاشه به مهموندار.
مهموندار میگه: چرا این کارو کردی؟
کلاغه میگه: دلم خواست پررو بازیه دیگه پررو بازی!
بعد از چند دقیقه کلاغه چرتش میگیره، خرسه که اینو میبینه به سرش میزنه که اونم یه خورده تفریح کنه …
مهموندارو صدا میکنه میگه یه قهوه براش بیارن. قهوه رو که میارن یه کمیشو میخوره باقیشو میپاشه به مهموندار!
مهموندار میگه: چرا این کارو کردی؟
خرسه میگه: دلم خواست! پررو بازیه دیگه پررو بازی!
اینو که میگه یهو همه مهموندارا میریزن سرش و کشون کشون تا دم در هواپیما میبرن که بندازنش بیرون. خرسه که اینو میبینه شروع به داد و فریاد میکنه.
کلاغه که بیدار شده بوده بهش میگه: آخه خرس گنده تو که بال نداری مگه مجبوری پررو بازی دربیاری!!!
9 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
38 لایک
لطفافالومکنین💙🫐
لطفافالومکنین💛🍋
لطفافالومکنین🧡🥕
لطفافالومکنین💚🌱
_________________________
ادمین پینم میکنی خواهشا؟ 🥺
عالی بودددد
تنک
البته اس هفت از نظر علمی درست نیست چون نور ماه هم بازتابی از خورشیده و ماه به تنهایی نوری نداره و یجورایی یعنی این که خورشید هم وقتی نیازش داریم هم وقتی نیازش نداریم پیشمونه :>
یه نکته دیگه هم هست ، میگه خورشید روز بیرون میاد که هوا روشنه و نیازی بهش نیست ؛ ولی خورشید خودش اسمون رو روشن میکنه
اوهوم درسته 🤌😔
عالی بود :)!
ممنون که وقت گذاشتیو این تستو نوشتی ^~^
اره می فهمم... من یه برادر کوچکتر تر دارم همه میگن چقدر نازه ولی نمیدونن چه هیولایی پشتش مخفی شده :]
خوب بید 👀▫️