4 اسلاید صحیح/غلط توسط: ෆPෆッ انتشار: 2 سال پیش 37 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
لایک؟ فالو؟ حمایت؟
تعجب کرده بودم نگاهی به پسرک انداختم و سر تا پایش را ورانداز کردم پسرک به پشت بوته های گل های رز رفت و از درون ان کیفی را بیرون اورد گل رز سرخی را از درون ان بیرون کشید و کیف قهوه ای رنگ قدیمی را به زمین انداخت سپس جلو امد و گل رز را طرف من گرفت و گفت: میدونم این در برابر الماس ها و جواهراتی که برایتان هدیه میاورند هیچ ارزشی نداره اما این گل رز مثل گل های حیاط پشتی یک عمارت نیست این گل رز جایی روییده که هر روز طلوع و هر شب غروب خورشید رو تماشا میکرده.
نمیدانستم چه واکنشی نشان بدهم اما خوب میدانستم که هرچه سریع تر باید به سالن مهمانی بازگردم دیر شده بود و حتما برای این بی رسمی سرزنش میشدم پس گل را از پسرک گرفتم و پرسیدم :اسمت چیه؟
_ ونگه بانوی من
در شانزده سال زندگیم همچین اسمی به گوشم نخورده بود از انجا که من اشراف زاده بودم مجبور بودم سر کلاس های درس کلی معنی کلمه را حفظ کنم که مردم عادی به انها اهمیت نمیدهند اما تابه حال حتی معنی این اسم را هم نشنیده بودم دیگر واقعا دیر شده بود لبخندی زدم و سری تکان دادم سپس همراه گل رز از ونگه دور شدم و به سالن مهمانی بازگشتم.
با نهایت سرعتی که میتوان با کفش پاشنه بلند دوید میدویدم درب بزرگ طلایی سالن مهمانی را باز کردم و ارام داخل سالن خزیدم خدا خدا میکردم کسی متوجه غیبت و حضور ناگهانی من نشده باشد که کسی با زمین را گرفت و من را متوقف کرد قلبم در سینه فرو ریخت بر گشتم ژاک بود اخم کرده بود و ارام زمزمه کرد:بانوی جوان شما خیلی دیر کردید کجا بودید مادر و پدرتون حسابی ناراحت شدند.
با التماس گفتم:ژاک خواهش میکنم یه بهونه درست و حسابی براشون جور کن باور کن از قصد نبود زمان از دستم در رفت لطفا ژاک خواهش میکنم.
کمی با همان نگاه غضبناک به من زل زد سپس چهره اش نرم شد و بازویم را رها کرد و به سمت مادرم بازگشت . گل رز را پشت سرم پنهان کرده بودم زیرا میدانستم اگر جریان گل را بفهمند ونگه را اخراج خواهند کرد
4 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
4 لایک
پ بقیش چی
میدونی چند وقته ننوشتی
اره میدونم خرده به امتحانام همین الان میرم مینویسم سعی میکنم هر اخر هفته بنویسم شرمنده
اوک:)
ادامش چیییی خیللییی قشنگههه
و منی که فک میکنم خیلی بد شده🥲
تو دیوانه ای🥲 یکی از قشنگترین داستان های بود که تو تستچی خوندم
یه دنیا ممنون:))))))