
안녕하십니까

کلاس تموم شد و داشتم وسایلمو جمع میکردم ک یونگی اومد پیشم ☆عشقم بیا برسونمت خونه از اونجا هم بریم شهربازی نظرت چیه؟ +واسم فرقی نداره *مینجی،یونگی ساعت چند بریم شهربازی؟ ☆5 چطوره؟ ~یعنی 1 ساعت دیگ؟ ☆اره بده؟ ~ن خوبه +میشه نامجون و جین هم بیان؟ ☆حتما عشقم چرا ک ن +ممنون عزیزم. نمیدونم چرا اما اون لحظه دلم خواست گونه یونگی رو بوس کنم و گونشو بوسیدمو یه چشمک بش زدم و رفتم پیش جین خوشبختانه هنوز توی کلاسش بود رفتم پیشش +سلام اوپا جین ٪سلام مینجی چطوری؟ +عالیم تو چطوری؟ ٪مثل همیشه +میگم امروز کاری داری؟ ٪ن امروز کلا سرم خلوته چطور؟ +منو پسرا داریم میریم شهربازی با خودم گفتم خیلی خوب میشه اگ تو و نامجونم بیاین اینطور فک نمیکنی؟ ٪باشه الان ب نامجون زنگ میزنم. جین گوشیشو از جیبش در اورد و ب نامجون زنگ زد و بعد از چند دقیقه قطع کرد +خب چیشد؟ ٪حله نامجونم میاد +اخ جون ما 1 ساعت دیگ میریم شما هم بیاین ادرس شهربازی هم ب یونگی میگم واست پیام بده ٪باشه میبینمت. توی راهرو بودم و داشتم میرفتم سمت در دانشگاه ☆هی مینجی +اوه یونگی چرا هنوز نرفتی؟ ☆منتظر تو بودم +منتظر من؟ چرا؟ ☆خواستم ازت تشکر کنم +تشکر واسه ی چی؟ ☆واسه اینکه نقش دوست دخترمو خیلی خوب بازی میکنی😊 +اوه خواهش میکنم 😊☆مینجی +بله ☆اگ ی روز من واقعا بخوام باهات قرار بزارم نظرت چیه؟ +خب نمیدونم اما احتمالا ردش نمیکنم ☆پس قبول میکنی +من نگفتم قبول میکنم گفتم احتمالا ردش نمیکنم ☆اها پس امیدی هست +اره😂 حالا چیشده ب این فکر افتادی؟ ☆باورت میشه همینجوری 😐 +واقعا 😂 ☆اره😅 +خب دیگ من باید برم فعلا ☆میبینمت. از پیش یونگی رفتم خونه و واسه شهربازی اماده شدم (لباس مینجی👆🏻)

1 ساعت بعد پسرا اومدن دنبالم من جلوی در بودمو داشتم کفشامو میپوشیدم بابا: کجا؟ +با دوستام میرم شهربازی بابایی بابا: باشه عزیزم خوشبگذره فقد زود برگرد +باشه باباجون خدافظ بابا: خدافظ مراقب خودت باش +چشم. سوار ماشین یونگی شدمو رفتیم شهربازی و کلی خوشگذروندیم و رفتیم ی کافه و اونجا ی میلک شیک خریدیم و خوردیم ☆عزیزم میشه همینجوری ک میخوری ازت عکس بگیرم؟+باشه یونگی (عکسی ک گرفت👆🏻)

چند تا عکس گرفتیمو (عکسایی ک گرفتن لباسای پسرا همون لباسای بالایی) منم بلخره تونستم دوستی این هفتا پسر رو برگردونم و دوباره با هم صمیمیشون کنم و بشن همون پسرای ضدگلوله ای ک قبلا بودن خنده های لثه ای یونگی واقعا شیرین بودن تاحالا خنده هاشو ندیده بودم و ب نظرم قشنگ ترین خنده های جهانن باورم نمیشه دارم یونگی رو اینجوری توصیف میکنم اما دیگ حسی ک روزای اول بش داشتمو ندارمو ب نظرم الان ازش خوشم میاد ولی احتمال زیاد این حس عشق نیست
ویو یونگی: بعد از اون ماجرا هایی ک قبلا داشتیم هیچوقت فکر نمیکردم دوباره بتونم با اکیپ کاملمون وقت بگذرونم و اینو مدیون مینجی ام وقتی ب اون دختر نگاه میکنم انگار دارم ب ماه نگاه میکنم اون مث ماه داره تو اسمون شب من میدرخشه و ب نظرم اون خوشگل ترین دختریه ک تا حالا دیدم میدونم من نباید عاشقش بشم اما اون واقعا خیره کنندس نمیخوام از دستش بدم پس تا جایی ک امکان داره باید این نقشه رو کشش بدم تا بهش نزدیکتر بشم کار سختیه اما غیرقابل انجام نیست فقد باید بفهمم پسر ایده الش چجوریه و نقطه ضعفش چیه اونوقت میتونم از اینا استفاده کنمو اونو عاشق خودم کنم اما این دفعه واقعی
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالیییییییییییییی
بعدییی
گلبم اکلیلی شد🥺
خیلی قشنگه خیلییییییییی
اصن عالی