کارآگاه جدید دختر عجیب ۲

از زبان پنی:پلیس ها اون دزد رو پیدا کردن و دادگاه و فلان و بسال الان کانر حوصله نداده همه رو بنویسه رفتیم داخل اداره

⚀خیلی خب کار همتون عالی بود به خصوص تو پنی تونستین این معمای پیچیده رو تو کمتر از یک روز حل کنید حالا میتونید برید.رفتم سمت در⚀پنی تو بمون باهات کار دار🔵چشم آقای رئیس.همه رفتن بیرون ⚀خوب گوش کن ببین چی میگم پنی تو خوابگاه اداره ما یه اتاق خالی هست دیگه نیازی نیست بری پرورشگاه میتونی همین جا بمونی🔵ممنون آقای بیتی من برم

رفتم بیرون که به تیم خوردم🔶سلام ببخشید پنی میشه امشب ساعت ۸ بیای بالا پشت بوم خوابگاه آخه تولد کلاراست میخوایم غافلگیرش کنیم🔵باشه حتما

رفتم تو اتاقم تو اداره شماره اش ۱۰ بود رو تخت دراز کشیدم تو خواب یه مرد چهار شونه که سوار ماشین مشکی بود و زن لاغر و یه نفر که تو ماشین بود دیدم یه حس بهم گفت بهش اعتماد کنم و سوار ماشین شم یه پسر ۱۸،۱۷ ساله هم تو ماشین بود قیافه اش معلوم نبود ولی از طرز حرف زدنش معلوم بود خیلی با هم صمیمی شدیم که یهو از خواب پریدم ساعت رو نگاه کردم ساعت ۷بود از اتاق رفتم بیرون میخواستم برم پشت بوم خوابگاه تا حال و هوام عوض بشه که تو راه کیت و اون یارو خاکستری آکیا رو دیدم⭕سلام پنی کجا میری؟🔵خب ام چیزه به خودم ربت داره و سریع از اونجا دور شدم خاکستری با عصبانیت برگشت و نگاهم کرد که داشتم میرفتم(همین عکس)رفتم رو پشت بوم نشستم خوابگاه ۲ طبقه بود پام رو انداختم و به اطراف خوابگاه خیره شدم که یه صدایی اومد🔴هی تو.برگشتم🔵با منی؟

🔴به غیر از من و تو کی اینجاست؟ چرا اینطوری با دوستام حرف میزنی؟🔵منظورت چیه؟ 🔴خودتو نزن به نفهمی اگر میخوای اینقدر ما رو اذیت کنی چرا اومدی به این اداره؟🔵لطفا اگر میخوای بدونی ساکت باشه و بشین.اومد رو لبه ی پشت بوم پیشم نشست🔵خب راستشو بخوای من از پرورشگاه اومدم و هدفم از کارآگاه شدن حل کردن معماست🔴چرا باید باور کنم تو پرورشگاه بزرگ شدی؟🔵احمق مگه مرض دارم الکی بگم؟بعدشم وقتی به دنیا اومدم مادرم به خاطر من مرد و با پدرم بزرگ شدم وقتی۱۰ سالم بود حدود هفت سال پیش پدرم نا پدید شد بعد یک هفته پلیس ها جسد اونو پیدا کردن هیچ کس هم علتش رو نفهمید که چرا پدر من کشته شد من برای این کارآگاه شدم تا همه ی معما ها رو کشف کنم🔴خب من واقعا متاسفم به خاطر پدر و مادرت ولی این علت نمیشه درست رفتار کنی🔵خب پدرم همیشه دوست داشت یه بچه ی پسر داشته باشه و وقتی به دنیا اومدم و مادرم مرد اصلا متوجه نشد که جنسیت من اشتباه تو شناسنامه و مدارک سبت شده و من تو پرورشگاه پسرا بزرگ شدم از شباهت من به پسر ها هم کسی متوجه نشد من یه دخترم تو مدرسه بچه خرخون بودم و به خاطر اینکه با بچه گردن کلفت ها تو تقلب کمک نمی‌کردم حسابی کتک میخوردم و هیچوقت نتونستم با کسی دوست بشم چون متفاوت بودم🔴پس علت اینکه روابط اجتماعی رو یاد نگرفتی همینه

یهو یه صدایی از پشت اومد⭕به به ببینم دارین چیکار میکنین؟🔵هیچی فقد ای وای ساعت هشتِ باید دیت به کار بشیم یه ساعت وقت داریم.خلاصه بعد کلی تزئین و اینا تولد شد همه اعضای اداره اومدن رئیس هم بود کلارا اکمد و کلی خوشحال شد منم اون کتابی که تازه گرفته بودم رو بهش دادم آخه چیز نو همین رو داشتم عیب نداره یه نسخه دیگه میگیرم میخونم نوبت به رقص دو نفره شد الکس رفت پیش کیت و با هم رقصیدن تیم هم با کلارا فقد من موندم و آکیا و رئیس کلارا اومد سمت ما دستش رو گذاشت رو شونه من و آکیا🔷خب خب خب شما دوتا هم با هم🔵چی؟نه عمرا🔵🔴من با این؟چی؟عجیبه چرا ادای منو در میاری؟بزنم لهت کنم؟🔷خب میبینم تفاهم هم دارید🔵من عمرا برم پیش این خاکستری🔴هی پنی خانم اسم من آکیاست🔵ولی...کلارا دستشو گذاشت رو دهن من به نشانه ی سکوت(همین عکس)بعد گفت:اگه همین الان این کار رو نکنید بد میبسنید بی خود نیشت به من میگن مهربون ترسناک.با تعجب گفتم:مهربون ترسناک؟.بعد دست خووم‌نبود که خنده ام گرفت بعد خاکستری یکی خوابوند پس کله ام🔴احمق جان این لقبشِ🔵 لقب؟🔴هر کدوم از ما یه لقب داریم الکس نخبه سیاه پوش چون همیشه سیاه میپوشه کیت هکر مرموز چون خودت هم میدونی اون یه هکر و مرموز هیچوقت نمیتونی سر از کارش در بیاری به تیم فقد میگن بی باک به منم...🔵ها چی؟لابد میگن خاکستر خشن🔷🔴تو از کجا فهمیدی؟😱😱🔷فقد انجامش میدین وگرنه از همین جا پرتتون میکنم پایین🔵ها ها ترسیدم.خاکستری در گوشم گفت:احمق اون اهل حرف زدن نیست یه بتر منو پرت کرد اگر تیم دستمو نمیگرفت الان سینه ی قبرستون بودم🔵چی؟باشه باشه

و از سر ناچاری با اون خاکستر رقصیدم

دیگه هیچی بعد هی خوردن و تبریک و کیک و کادو تموم شد شب کسل کننده ای بود رفتم خوابیدم تو خواب:من تو پشت بومم به پسر اومد سمت من صورتش معلوم نبود نمیدونم چرا🔵هی سلام تو کی هستی؟🌐یه رویا که تو عاشقمی ولی هر روز تو فکرتم

خب این پارت تموم شد چالش:دوست دارین بزرگ شدین چیکاره شین؟

خب به پایان رسیدیم خداحافظ دوستای خوبم