بریم برای ادامه ی این داستان سم 😐😂
«شما ها دیوونه شدید؟ دوغ آباد شهریه که داخل هیچ نقشه ای پیدا نمی شه؛ اون ویت شما می گید داره بهمون حمله میشه؟»
ممد و حنا رنگ پریده بهم نگاه کردند.
حنا با صدایی گرفته گفت:«ولی شهردار، ما با چشمای خودمون دیدیم که دارن به این سمت میان.»
11 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
48 لایک
هعیییی یادش بخیر ر
تو همونی که میخواست قبل از شروع مدرسه ها همه ی پارت ها رو بذاره ؟!😳
اره ، ولی حال ندارم 😐😂
به هر حال سعی می کنم بذارم 😅
فوقالعاده بود بی نهایت منتظرم ببینم من تو کدوم پارت هستم💜
منم همراه با تو قراره بیام تو داستان 😁
مرسی از نظرت 😊
خواهش میکنم رفیق💜
منو تو کدوم پارت میزاری☺️؟
بزودی می ذارم 🙂
تنکیو:)
عالييييييي بود
مرسی 😁🥰
هعی اجو منم بزار
باشه، شاید چند پارت طول بکشه، چون تست آباد یکم نسبت به دوغ آباد دوره، ولی حتما می ذارمت 🙂😊
ممنون که منو گذاشتی😁
خواهش 😁😊
جررر
😂😁
عالی و سم🗿
منم بزار تو داستانت من بلینکم و میخوام با ممد و حنا باشم
اوکی، حتما می ذارمت 😊
فالوم کنید بک میدم
فالوت کردم