ملودی : تو اتاق نشسته بودم. اریک کتش رو مرتب کرد و گفت : تو نمیای؟ گفتم: بیام ببینم چطور دو تا از بهترین دوستام دارن از فرانسه میرن؟ نگه قرار نبود اریکا بره چطور شد الان مایا هم باید بره؟ گفت : همین که دیشب راشل تو بیمارستان م.ر.د تنها سرپرست الین میشه اریکا پس مجبوره بره و مایا هم باید برگرده پیش خانواده اش. امروز آخرین فرصت دیدار هست میای بریم فرودگاه یا نه؟ گفتم : میام پایین خداحافظی میکنم بعدشم کار دارم گفت : راستی من با وکیلم حرف زدم گفت برای ط.ل.ا.ق یکم زمان نیاز هست. گفتم : آهان باشه . با هم از پله ها رفتیم پایین . مایا و اریکا هر دو منتظر بودند ، الین روی ویلچر بود . مایا گفت : ملودی جونم دلم برات تنگ میشه . گفتم : منم دلم برای هر دوتون. بغلشون کردم. اریکا گفت : خیلی دوست داشتم برای آهنگ پیشت میموندم ولی نمیشه گفتم : دلم برای هر دوتون تنگ میشه اریکا گفت : قرار نیست برای همیشه بریم به دیدنت میایم . مایا گفت : کریسمس پیشاپیش مبارک ، گفتم : ولی باید برای کریسمس حتما بیاین . اریکا و مایا با هم گفتند : سعی میکنیم .
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
17 لایک
پس پارت بعدی رو کی میزاری؟
گذاشتم
پارت بعدو کی میذاری شهید شدم... 🗿🚬💔
من نمیخواهم پرنسس باشم منتشر بشه و بعد می نویسم که بذارم
اون کی میاددد😿
تو بررسیه من از کجا بدونم 😐
در کل مثل همیشه عالی 🤧
مرسی قشنگم
عالی بود
نمی دونم چرا بغضی شدم
بخاطر اینه که داره داستان تموم میشه؟
یا اینکه مولودی داره جدا میشه؟
یا اینکه پارت بعد به احتمال صدرد درصد یه پارت پر حرصه به لطف میرندا
مرسی
همه ی گزینه ها
بلاخره بعد مدتی یه اتفاق خوب افتاد امیدوارم دیگه خراب نشه😊💔
مثل همیشه عالیییییییییییی💝😍🥰
ممنون ❤❤❤
عالیی
یسسس بالاخره تام م**رددد
فاز خوشحالی*🗿
وای شیپمممم جک و مرییی وای توم گذاشی جری؟🗿منم تو ذهنم همین بود🗿
مرسییی
آره منم گذاشتم حرف یه چند تا دیگه ام تو ذهنم بود که اصلا قابل فهم نبود
اها
دنبال راه چاره می گردم برای این مشکلات
بگرد
مثل همیشه بی نظیر بودددددد❤️❤️
مرسی ❤💖
ببک-