سلام اینم از پارت جدید این قرار بود پارت آخر باشه ولی نشد ببخشید
...از زبان نویسنده:..جیمین جای گویانگ را روی پایش درست کرد و سر اش را توی موهای گویانگ برد و عمیق بویید گویانگ تکانی در آغوش جیمین خورد و با چشم های معصوم اش به دفتر ای که در دست جیمین بود خیره شد با لحن مظلوم و کودکانه اش گفت:آپا تونستی با سامچول ها مامان و نجات بدین؟..جیمین لبخند غمگینی به دخترک توی آغوشش زد و به دفتر ای که یون سو ۴ سال پیش برای او نوشته بود خیره شد زبانش را بر روی لب خشکیده اش کشید و شروع به خواندن نوشته های بر روی دفتر کرد: ...-4 ژوئیه 2018- ۳ ماه از زمانی که برای آخرین بار تو را ملاقات کردم میگذرد با یاد تو زنده ام با تصور لبخند هایت میخوابم و با صدای زیبایت آزمایش هایم را انجام می دهم احساسی دارم که در طول زندگی کوتاهم تا الان تجربه نکرده بودم قلبم مانند قبل تند نمی تپد نمیدانم برای آزمایش های سخت ام هست یا برای تویی که دیگر از دست دادم ...فرشته من ،پارک جیمین اکنون چیزی را فهمیدم ،فهمیدم که من حاظر هستم جونم را به تو تقدیم کنم ولی برای آخرین بار هم که شده تورا ببینم امروز آزمایش را به دلیل پیدا کردن بچه ای کوچک در شکم من لغو کردند دوستت دارم
...
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
71 لایک
چرا جدیدا هر فیکی میخونم اشکمو در میاره، نکنین اینکارو با من اخهههه، قلبم ضعیفه بوخوداااا 🥺😭😭😭😭💔
اجی چرا من دارم. گریه می کنم😭😭😭
الی گروه قاتلات اماده باشن عزیزممم اگه کشته بشی کی برامون رمان بزاره؟ جواب مردمو کی میده؟
خیلی خوب بودددد🐚🐚
عرررررر عالی بوددددد
قربونت
💜🖤
لازمه باز تکرار کنم ک عالی بود؟:)))
قربونت
شیفت فکر کنم یعنی اینکه توی ذهنت توی یه رویایی که خودت میخوای بری میری مثلا هاگوارتز و اونجا میتونی رنگ چشمت لباست و اینا رو مشخص کنی توی اینترنت بزن خیلی جالبه
رویا نیس همه چی واقعیه اونا احساس دارن و همه چیز مثله اینجاس
اوووه:))
فک کنم قبلا راجبش شنیدم آشنا میزنه
اونی
میدونی به چندین روش تو ذهنم کشتمت
پی منم تورو میکشم به زجری توی داستان جدیدم بدم تورو
آرزو کنی کاشکی ابن کارو نمیکردم
من خوب زجر میدم :))))))
موافقین
دستا بالا🤚
ببخشید دیر خوندم بیرون بودم
بود*
عالییی بودند🥰🥰🥰🥰
قربونت