تنها تر از همیشه پارت آخر 🐞🐾

شما ها اصلا حمایت نمی کنید پارت های قبلی رو اصلا نه لایک کردید نه کامنت گذاشتید نه دیدید اگه این پارت هم حمایت نکید فصل بعدی رو نمی سازم

شب بود من گربه ی سیاه امروز هم رفتیم دنبال لایلا اما نبود اندفعه گفتند نمی دونن کدوم کشوره گیج شدم یه معجزه گر رو گم کردم 😭 بوم سابین : عزیزم چیشد مرینت مرینت دارم میام بالا ها تیکی : زود باش مرینت جعبه معجزه گر ها رو جمع کن الان مامانت می فهمد ویز 🐢 : چی شد من پایین بودم پالن 🐝 : مرینت افتادی رو زمین رو گریه کرد دستش خورد به جعبه معجزه گر ها و همه ریخت رو زمین و الانم مامانش داره میاد هان بالا تیکی : زود باشید معجزه گر ها رو قایم کنید

سابین : عزیزم چرا روی زمین نشستی گریه کردی ؟!! سابین : این چیه ؟ آهان حتما خودت یه گردند بند درست کردی چه قدر خوشگله ( معجزه گر موش رو کوامی ها یادشون رفت وردارند ) مرینت 💖 : نه مامان این معجزه گره سابین : معجزه گر 🤔 مرینت : دیگه نمی تونم پنهون کنم من من ها نه مامان محشونده : یا همین الان معجزه گرت رو میدی یا مادرت رو ام ام می کشم 🔫 همه میندونند که تو دختر کفشدوزکی هستی همه حتی ارباب شرارت مرینت 💖 : بس کن من دختر کفشدوزکی نیستم محشونده: هستی

مرینت 💖 نیستم از کجا می دونی محشونده : پس اون معجزه گر چیه ؟ + چی معجزه گر موش ای بابا - تو گوشواره داری + خیلی ها گوشواره دارند - سلام ارباب شرارت + چی ارباب شرارت کجاست - دقیقا پشت سرت داره معجزه گرت رو ور میداره + ها تیکی دختر کفشدوزکی آماده سابین : 😳😮😮 تام : عزیزم صدای چیه ؟ اومدم بالا ها چی ارباب شرارت سابین تو چرا بالایی چجوری روی هوا وایستادی 🐞 اون روی هوا واینستاده محشونده نگه داشته سابین : تام باورت میشه مرینت دختر کفشدوزکی هست 🐞 ها نه نه مامان تام : واقعا ولی من هنوز نفهمیدم که 🐞 الان اصلا وقت ندارم توضیح بدم آهای محشونده معجزه گر من رو می خوای خب بیا دنبالم تام : گرفتمت سابین 👫 سابین : ممنون ارباب شرارت مامان و بابام رو با طناب محکم بست و بعد جعبه معجزه گر ها را ورداشت و رفت این حرف هارو سس اومد و برام تعریف کرد 🐞 گربه ی سیاه به کمکت احتیاج دارم نه آدرین: ای وای نه پلگ پنجره رو ببین پلگ : اره ارباب شرارت دنبال دختر کفشدوزکی هست ای وای نه این پنیر داره میمره چون من هویتش رو فهمیدی

آدرین : الان منظورت من و مرینت هستیم چه ربطی داره پلگ : تو چیکار داری من دارم پنیر کمبر بازی می کنم آدرین : چی چی بازی پلگ : پنیر کمبر بازی یعنی آدرین : پلگ تبدیل گربه ای 🐾 سلام بانوی من چی شده ؟ 🐞 ارباب شرارت فهمیده من کی هستم الان اومده دنبالم باید سریع بریم توی فاضلاب بیا  🐾 چجوری ارباب شرارت فهمید که تو مرینت هستی 🐞 نمی دونم چجوری فهمید که صبر تو از کجا می دونی 🐾 ها مواظب باش مثله این که پیدا مون کردن 🐞 محاصره شدیم گردونه ی خوش شانسی  ✏️📓 🐾 می خوای چیکار کنی چی داری مینوسی 🐞نه گربه سیاه ولش کن ارباب شرارت: ولش می کنم اما اول معجزه گر هاتون رو میخوام و تمام معجزه گر های دیگه رو محشوند دختر کفشدوزکی رو بگیر

داشت میومدی سمتم داشت حلقه گربه ی سیاه رو در میاورد و یک ابر شرور دیگه داره تمام معجزه گر ها رو ور میداره اگه ورداره گرفتن شون کار سختیه یک فکری : 🐞 از الان به بعد جعبه ی معجزه گر ها رو به گربه سیاه میدهم تو نگهبانشون میشی همه با هم: چیییی 🐾 ولم کن و پریدم بانوی من بانوی من بیدار شو ارباب شرارت: بیاین بریم 🐾 این چیه توی دفتر نوشته : ( گربه ی سیاه من جعبه معجزه آسا رو به تو سپردم تو باید خوب ازشون نگه داری کنی به استاد سوحان پیام دادم میاد و معجزه گرم را ور میدارد و به یکی دیگه میده من که نتونستم معجزه گر طاووس و پروانه رو بگیرم اما تو بگیر و برو و معجزه گر روباه هم پیدا کن وقتی این نوشته ها رو میخونی من فراموشی گرفتم اما بهم بگو که بگم کفشدوزک معجزه آسا و از آخر های کتاب عکس بگیر تا گمش نکنی من هم ببر خونمون دوستت دارم ♥️) 🐾 نه نهههههههه بانوی من 😭😭😭 همش تقصیر منه 🐞 من کجام 🐾 سلام 🐞 سلام - این رو بنداز بالا و بگو کفشدوزک معجزه آسا + کفشدوزک چی چی ؟ - معجزه آسا زود باش 🐞 باشه کفشدوزک معجزه آسا چه قدر قشنگه گریه نکن عزیزم 🐾 چرا چرا این ها همش تقصیر منه پلگ راست گفت نباید هویتت رو می فهمیدم 🐞 چی چی ولش کن من رو می بری خونمون - اره سابین و تام : مرینت عزیزم مرینت: من شما رو میشناسم 🐾 بعد از اون اتفاق....... تابستان شروع شد آدرین : مرینت براتون تخمه آوردم وقتی دارید برای مرینت همه چیز رو تعریف می کنید حوصله تون سر نره 🤣🤣 حالا کجا میرید ؟ سابین : میریم لندن پیش خاله مرینت مرینت پیشش می مونه ولی ما برگردیم نمی تونیم مغازه رو ول کنیم آدرین: باشه خداحافظ و بعد آدرین به لایلا پیام داد که باید ببیندش لایلا: گربه ی سیاه تو اینجا چیکار می کنی من منتظر آدرین هستم تو ندیدیش 🐾 معجزه گر رو بهم بده لایلا 😠😠 لایلا: چی ؟ پایان فصل اول ♥️♥️♥️ درسته ادامه دارد البته اگر حمایتم کنید میزارم