°عاشقی در مسابقه زیر زمینی°p15

گایز خیلی ممنون بابت حمایتتون.امیدوارم بتونم تا آخرین پارت راضی نگهتون دارم💜و کامنت هاتون بهم انرژی میده. اگر بگین خوبه.ادامه میدم لاولی ها♡و ممنون از کسایی که داستانم و تو لیستشون بردن💜😗

+کای؟ ×چه عجب ما شما رو اینورا میبینیم.از صندلی بلند میشه. -میشناسیش؟ +آره....پسر...دوست پدرمه. میا= اوپا جونگ کوک میشه من و ببری بیرون. -نه(جدی) ●جونگ کوک ببر دورش بده - ولی.. ●یک حرف و چند بار تکرار نمیکنم.از زبون ا/ت=اون دختره شبیه همون دختری بود که دیشب تو ماشینش نشسته بود.شاید خودش بود. به سمت کمد رفتم که در اتاق زده شد . +بله؟ ×میتونم بیام تو؟ +بگم نه بازم میای؟ (اومد تو) ×از پدرت چه خبر +فکر کنم تو بیشتر از من خبر داری ×یه روزی..یه جایی..که حتی خودت هم فکرشو نمیکنی،با من تو یه خونه زندگی میکنی.این خواسته پدرت بود که تو رو شرط بسته!و رفت.از زبون جونگ کوک=توی مغزم با صداش اعصابم خراشیده میشد.همش فکرم به این بود که چه اتفاقی قبلا بینشون افتاده. میا=اوپا شهربازی -صدات آزارم میده،باعث میشه مغزم خراشیده بشه(عصبی)همین الان بر می گردیم ویلا.

●جکسون ذرت ها رو آماده کن امشب میریم لب ساحل. جکسون=آخ که دلم هوای ساحل کرده. ●برو مزه نریز -ا/ت کجاست؟ ●پس اسمش اینه.داره لباس هاشو مرتب میکنه.از زبون ا/ت=یکی در زد.با خشم در و باز کردم. +هر دفعه تو اتاق من...+اوه ببخشید تویی _مگه کس دیگه ای هم اومده اینجا. +بیا بشین. _میخوایم بریم ساحل.میای؟ +از اینجا خیلی دوره؟ _زیاد دور نیست ولی پیاده نمیشه رفت.+میشه فردا بر گردیم؟ _چیزی شده؟ +از یه طرف از تمرین ها عقب میمونم از یه طرف دیگه هم....(جونگ کوک با دو تا دوستاش کمرشو میگیره)_از وقتی اومدی اینجا عوض شدی! +آدما عوض میشن! _وقتی دروغ میگی معلومه. +..... _اگر یه موقعی ازت پرسیدن چه نسبتی باهام داری +خب........●همه حاضرن؟ جکسون=ملومه

●جونگ کوک کجایی نمیای؟(جونگ کوک و ا/ت از پله ها پایین میاین)_ما حاضریم(لبخند) +(لبخند) ●جونگ کوک بهتره این دختره ویلا بمونه که یه وقت دزدی چیزی اومد به ما خبر بده. _پدر احترامتون واجبه ولی بیش از حد گستاخین(عصبی) _فکر کردین این دختر سگ نگهبانتونه؟نخیر..این دختر...شریک زندگی منه! ●ولی میا... _میا چی؟ اون برام یه ذره هم اهمیت نداره چه برسه بخوام باهاش زندگی کنم. جکسون=بحث داره به دعوا میکشه،بهتره بریم...جونگ کوک دست ا/ت و میگیره و میرن تو ماشین.(تو ماشین) _من جذابم؟ +(مات) +چطور؟ _جذابم یا نه؟ +خب...آره _(خنده)

شرایط=40 لایک و پارت های ۴ و ۵ رو به ۵۰ برسونین:)♡ناظر چیز بدی نداره.زحمت کشیدم برای نوشتنش♡و یه چیز دیگه اینکه اگر داستانی تازه شروع به نوشتن کردین توی کامنت ها بگین چون من حمایت میکنم😊💜💖