هلووو گایززز 😍👋 اینم از اولین داستان من تو تستچی 💖 این داستان درمورد اکواستریا گرلزه 🥰 و عشق سانست و فلش 💞 ممکنه واسه بعضی ها ترسناکه باشه 😰 اما نگران نباشین 😉 چون ترسناکی هاش از پارت 2 شروع میشه 😘 این پارت بیشتر عاشقانه اس ❤ پلیززز کامنت و لایک 💌
از زبون سانست : من سانست شیمرم که با قدم اول عاشقیم خودم و دوستام رو وارد ماجرای بزرگ و ترسناکی میکنم ...
خب بزارین از اول براتون تعریف کنم :
من و فلاترشای و فلش و درپی برای مسابقه ی فوتبال گروه واندربوت ها به استادیو رفته بودیم که رینبودش و بقیه ی اعضا رو تشویق کنیم
همینطور که سر جام نشسته بودم یهو به یه پسر خوشتیپ که جزو اعضا بود خیره شدم 😍 اونم بهم خیره شد 🥰 لپام قرمز شدن 💖 اون برام دست تکون داد 👋
منم براش دست تکون دادم 👋 و بعد به بازی ادامه داد تا اینکه بالاخره بعد از دو نیمه ی طولانی و سخت گروه واندربوت ها برنده شد 🤩 رینبودش هم خیلی خوشحال بود 🥳
بعد رینبودش لباساش رو عوض کرد و وسایلش رو برداشت و از استادیو خارج شدیم 💞
داشتم با رینبو حرف میزدم و راه میرفتم که حواسم به جلو نبود و یهو خوردم به همون پسره که اونم از استادیو خارج شده بود !
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
6 لایک
داستان عالی بود. لطفا پارت های بعدیشم بزار.الان میخوام برم پارت دو هم بخونم
ممنون 💞
عالی بود آجی🍭💖
ادامه بده😍🌈
ممنون اجی 💖
کیوتم آجی میشی؟🥺💗
نیلی۱۳
وشما؟😁💜
بله اجی میشم 😍
من تانیا هستم و ۱۲ سالمه 💖
خوشبختم💕
عالی بود اجی راستی تو داستانم گفته بودی اجی شیم منم قبول کردم 😆
ممنون اجی که قبول کردی 😍
عالی بود آجی حتما ادامش بده مطمئنم خیلی داستان قشنگی میشه ❤️🌹❤️🌹❤️🌹❤️🌹❤️
مرسی اجی 🥰❤
عالی بود
ممنون 😍
پلیززز کامنت و لایک 😍🙏
خیلی کم نوشتی😕بیشتر بنویس
حتما 😍
ولی میخواستم این پارت رو تا جای عاشقانه اش بزارم 💖
پارت بعدی ترسناکه 💞