فلورا :_ تق تق بانو فلورا منم میسی یکم چای بابونه آوردم . در رو باز کردم و گفتم : اینقدر سریع؟ گفت: یکم تو اتاقم از قبل داشتم . گفتم : ممنون . نشستم رو مبل و میسی رو به من برام چای بابونه ریخت ، گفت : من میرم که مزاحم نباشم و از اتاق خارج شد . فنجون رو به دست گرفتم. چند جرعه ازش نوشیدم و گفتم: ولی درمورد فایرا ....باید یه جوری گیرش بندازیم که. ........ اهه اهه اهه اهه اهههه ( سرفه و سرفه کردن ) افتادم زمین . سرم تیر می کشید و فنجون چای شکسته بود . دستم رو جلو دهنم گذاشتم...... این خون هست ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟نکنه دوباره مسموم شدم؟من نمی خوام بمیرم ! شاید جز خون بالا آوردن دیگه چیزی به یاد ندارم ! میسی: با قدم های سریع پله های رو طی می کردم باید از عمارت خارج بشم. من آخرین دین خودم رو به بانو فایرا دادم پس الان حق فرار دارم ! آلفی : کالسکه سلطنتی جلوی در ایستاد . کایدن به همراه امپراطور پیاده شد . من و پدرم تعظیم کردیم. امپراطور گفت : پس بانو فلورا کجاست ؟ او برای خوش آمد گویی نیامده ؟ پدر جواب داد : ما همین الان برای اطلاع دوباره یک خدمتکار می فرستیم ! پدر به رابرت اشاره کرد . کایدن گفت : نیازی نیست من و ارباب جوان رایسان می تونیم بریم و سر بزنیم . مثل اینکه کایدن می خواست باهام تنها بشه ولی امپراطور گفت: من و دوک هم شما رو همراهی می کنیم.
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
20 لایک
پارت بعد دددددددد
الان تو بررسیه
پارت بعددددددد
📣📣📣📣📣📣📣📣📣📢📢📢📢📢📢📢
2 روز تو بررسی بود حذفش کردم یک کوچولو تغییر متن دادم
عالی بود اجییییییییییییییی
مرسیییییییییی
راستش تو همون ۳ دقیقه اول دیدم ولی چون فلورا زنده میکردی نخودم
دوم فکر میکنم دست یکی از ایناست
کایدن
آلفی
نانسی
کایرا
کارل یا جان
یه چیزی بهت بگم من یه سوپرایز قشنگ برات پارت بعد دارم و دوم اینکه تو کلا چرا این داستان رو دوست داری ؟
گزینه درست هیچ کدوم
و اینکه اگه داستان رو فقط برای آلفی میخونی یعنی تو هیچ علاقه ای به موضوع اصلی داستان من ندارم فقط آلفی برات ارزش داره این یکجورایی انگار داره بهم توهین میشه که تو فقط شخصیت خلق شده ات باارزشه و داستانت مهم نیست قصد توهین ندارماااااااا ناراحت نشی عزیزم 😊😊😊😊😊
نه بابا منو ببخش 🙏🏻💖
یه سوال مگه اون موقعه که فلورا برگشت تیلا نبود اون موقع هم الیزه خلع مقام شده بود
چون ترکیبی از همه موضوعات داره و غیر قابل حدس هستش و از همه مهمتر خیلیییییییی جذابه 😬😬💜💜💜💜💜💜
مرسی عزیزم بازم شرمندم
نه تیلا نبود
چرا بود که فلورا رو از تو زندان در اورد
نمی دونم منظورت چیه چون تیلا خیلی وقتا تو داستان من حضور نداشت
چرا هست تو پارت ۴۰
اشتباه تایپی بود می خواستم بنویسم تیکله تیکله نام طرف بود ............
آها
عالی بود
بعدی لطفا
مرسی
چشم
عالییییییییییییی
ج چ : چی بگم؟
مرسیییی
چیزی نگو
آخ جان فلوراااااااا برگشتتتتتتتتتتتتتتتت😍😍😍😍😍😍😍😍
یه سوال:الان زمان برگشته به عقب؟
عالییییییییییییییییییییییییییییییییی
هنوز برنگشته پارت بعد رو باید بخونید
نه زمان برنگشته عقب
مشتاقانه منتظر پارت بعد هستم😊😀
میدونسم برمیگرده فلورا🗿
هنوز منو نشناختید؟
عالی بود
مرسیییی
شب خوش بهترین نویسنده 💙
شب تو هم بخیر البته الان روزه
خب من شب پیام داده بودم برای شبت بود 😂