پارت هفتم :)
همینطوری درحال فکر بودی و پوست کناره ی ناخنت رو میجویدی که ماشین جلوی یکی از بزرگترین و بهترین لباس فروشی های کره نگه داشت مردم عادی توان خرید از اونجا رو نداشتن و معمولا سلبریتی و ایدل ها لباس هاشون رو از اونجا میگرفتن . ماموریتم اینه ؟ یعنی چی درحال فکر بودی که با صدای هوی( برا بار اخر سرپرست و مربیت ) رشته افکارت پاره شد : پیاده شو باید بریم تو . ا/ت: چرا اومدیم اینجا ؟ ماموریت من چه ربطی به اینجا داره ؟ __ خودت میفهمی . لخنش مثل همیشه سرد و بی حس بود و هیچی نمیشد از توی حرفاش بفهمی پس تصمیم گرفتی هیچی نگی و دنبالش بری ... هوی: لباس ها امادن؟ یکی از کارکنا: بله قربان خانم میتونن پروش کنن . لباس رو دستت دادن و تا دم در اتاق پرو همراهیت کردن . لباس مشکی و براقی بود . بهت میومد و اندازت بود . برای یک لحظه ، فقط یک لحظه خواستی فکر کنی ادم مهمی هستی . از بچگی ارزو داشتی بخونی . صدات خوب بود ولی هیچ وقت نتونستی بهش برسی و تمام عمرت خودت رو صرف مراقبت از خواهرت کردی تمام ریسک هارو به جون خریدی تا اون راحت زندگی کنه ، مثل همین الان ....
5 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
15 لایک
اجی قوربونت برم عالی بود 💜
عر اجی جونممم ازین ورا
بی شتر اگر یه بار دیگه اک عوض کنی من میدونم با تو انقد گشتم کله تستچی رو خسته شدمم
من هر بار با یه گوگل دیگ وارد میشم بعد تستچی میگه رمز و اکانتت اشتباهه😐💔
عالی بود
منو دنبال کنید ومن شما دنبال میکنم
بالاخره💔
اره بالاخرهه
منو دنبال کنید ومن شما دنبال میکنم.
میشه تو نظر سنجیم شرکت کنین!
منو دنبال کنید ومن شما دنبال میکنم..
هایبیب!
وقتتونمیگیرممنیهایدلروکیامپلیزبهتستبیومسربزن”]👩🏻🦯🌪
خیلی قشنگ بود
لطف دارییی
خیلی خوش حالم که منتشر شد
قربونت بلم من مهلبونننن
منو دنبال کنید ومن شما دنبال میکنم.
واو پرفکت^^🌸🎡
فدات :)
منو دنبال کنید ومن شما دنبال میکنم
فالوم کنید بک میدم