ناظر هر چی که توی قوانین ساخت تست بودو خوندم پس رد نکن؛]
چشمم و از روی ساعت مچیم بر نمیداشتم+اهه پس کی ساعت ۱۲ (شب)میشه. توی خیابونا میچرخیدم،چند زنگ از پدرم داشتم ولی برام مهم نبود.بالاخره ساعت ۱۲ شد.رفتم به همون زیرزمینی که مسابقه داشتیم.رفتم تو رخکن و لباس مناسب بوکس پوشیدم(نکته=چون دختره، لباسی پوشید که مناسب باشه) نیم ساعت تا شروع مسابقه نمونده بود که یکی بهم گفت: -هه با تو یاید مسابقه بدم؟ با توی دختر؟ +هوی درست صحبت کن(البته راست هم میگفت چون تا حالا برنده نشدم اونم از یه پسر)....
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
84 لایک
همون طور ک معلوم شده بود یونجون هم میخواست منفی های خودشو آموزش بده تا بالاخره بتونه به هر نحوی شده اون پسر رو بدست بیاره
هلو🍪🥛
عاقا این پارت ۹ داستان منه 😂💛
برو سر بزن ضرر نمیکنی بیب🌝💕
ادمین پین کن خداوکیلی دیگه:|🤍
فالویی بک بده 💕
عالی بود
راستی اجی میشی ؟
اوهوم؛) آدرینام 14🤝
منم هیوا
عالی اصن:)
عالی بود فقط یکم طولانی ار بنویس🥺💕
اومم باش؛)💜
مسییی🥺
پارت بعدی زودددد🙂💕
پارت ۲ رو گذاشتم؛)
شرایط انجام شه پارت ۳ رو میزارم
پروفت رو تغيير بده هممون گول خورديم و معني بدي داره
واو
خوب بود ولی تحمل مون رو به آخر نرسون
اومم؛)😂
خیلی قشنگ بود ولی چرا انقدر کوتاه؟
پارت اول و کوتاه گذاشتم بقیه رو بیشتر میزارم:)💜
من منتظرمممم