ناظررررررررررر منتشر کننننننننننن😭
تا خود ماشینش که توی پارکینگ بود همونطور با تعجب و قفل کرده بهش نگاه میکردم.
در رو واسم باز کرد و با اخم گفت:- بشین +اخه..ماشینم چی؟..با نگاهی که بهم انداخت به اجبار نشستم...5 دقیقه گذشته بود و هیچ کدوم حرف نمی زدیم.صدام رو صاف کردم و با کمی ناز گفتم:+ادرین؟..برگشت سمتم و نگاهی بهم کرد.پوفی کشید و گفت:-چیه؟..چی میگفتم؟😐اصلا برای چی صداش زدم؟🤦🏼♀️ +اممممم حوصلم سر رفته -درش رو باز کن زیرشم کم کن(جرررررررررررررررر😂😂💔)زدم پس کلهاش.+من با تو شوخی دارممممم؟ با بهت بهم نگاه کرد:-ا..الان..زدی پس کلهام؟ +بلهههههه -مثلا استادت هستماااا +خودت گفتی فقط تو دانشگاه استادمی،بیرون دانشگاه برام ادرینی -هوفف،خب من الان برات چیکار کنم حوصلت سر نره؟ +اومممممم یکم از خودت بگو -خب من پدرم اسمش گابریله،و مادرم اسمش امیلیه که خیلی پایهاس،یه خواهر به اسم ادرینا که 22 سالشه،خودمم 26 سالمه در حال حاظر مجردم و مدلم.تو یکم از خودت بگو،اون پسره کیه؟ +خب من پدرم اسمش تام هستش و مادرم سابین،دوتا برادر و یه خواهر دارم که متیو 27 سالشه،مارتین 26،ماریتا24 و خودمم 20 سالمه و با داداشم مارتین همیشه خدا دعوا دارم و رفیق صمیمی هم که خودت میدونی،الیا و کلویی. -رفیق صمیمی منم که میشناسی دیگه،نینو +آره-خب..نگفتی اون پسره کیه؟..به خیابون چشم دوختم و گفتم:یه مزاحمه دست از سرمم برنمیداره.به خودمون اومدیم دیدیم رسیدیم.پیاده شدیم و رفتیم داخل.منو ادرین کنار هم نشسته بودیم و خیلی از دختر پسرا با حرص نگاهمون میکردن.همه مشغول خوردن نوشیدنی یا میوه و شربت و شرینی بودند.یه پیشخدمت با یه سینی که توش نوشیدنی بود اومد.یه لیوان برداشتم ادرینم همین کارو کرد.
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
39 لایک
عالییییییییی
عالی بود آجی
عاای
عالی
واااای ایکاش اول این بررسی میشددددد
خیلی عالیییییییی بود عرررررررر🤧❤
عالیییییییییییییی💞 تسلثجیاشچیاطچفچصخبتش
اب قند بدینننننننن
عالی بود🍡
تا هزارتایی شدنم بک میدم☁️
عاولییییی :) 🍓
عالیییییی:) 💕
خدایااااا پارتتتتت 9 .. اعتراف کرددد💃