
مرسی که حمایت میکنی❤❤❤🥺
(از زبان ا/ت) با سوزش شدیدی توی دستم آروم چشمامو باز کردم، توی یه اتاق سفید با پرده ها و صندلی های آبی رنگ بودم. چند بار چشمامو محکم روی هم فشار دادم تا بتونم واضح تر ببینم. متوجه پرستاری شدم که داشت چیزی رو یادداشت میکرد و بعد از چند ثانیه، از اتاق خارج شد. کمی خواستم توی جام جا به جا بشم، ولی نتونستم، درد بدی توی کل بدنم پیچید که باعث شد ناله ای کنم و لب پایینمو گاز بگیرم. دوباره تلاشم رو کردم و با هر زوری بود، یخورد جا به جا شدم. آروم سرم رو بالا بردم و به سقف خیره شدم. توی حال و هوای خودم بودم که در به شدت باز شد و چند نفر وارد اتاق شدن. یه لحظه خیلی ترسیدم، ولی وقتی دقت کردم، متوجه شدم اونا جونگ کوک و پسرا هستن. لبخند بیجونی زدم و با صدای گرفته ای گفتم: _بچه ها... قبل از اینکه حرفم رو تموم کنم، خودم رو توی آغ*ش محکم و گرم جونگ کوک حس کردم. آروم دستای لرزونش رو روی موهام میکشید و هر لحظه بیشتر منو به خودش فشار میداد. لبخندم پر رنگ تر شد و بعد، دستامو آروم بالا آوردم و روی پشت جونگ کوک گذاشتم.
لحظه به لحظه محکم تر بغ*م میکرد و موهامو بیشتر نوازش میکرد. آروم خندیدم و گفتم: _جو...جونگ کوکا، خ...خفه شدم! جونگ کوک آروم من رو از خودش جدا کرد و بهم خیره شد، دستاشو دور صورتم گذاشت و گفت: +تو حالت خوبه؟ جاییت که درد نمیکنه؟ سالمی؟؟ دستاش رو گرفتم و گفتم: _من حالم خوب خوبه، نگران نباش. یگی از دستامو روی قلبش گذاشتم و گفتم: _اینی که این توعه، سالمه نه؟؟ جونگ کوک دستمو به خودش فشار داد و با لبخند گفت: +سالم سالمه، حالمم خوب خوبه، البته تا زمانی که تو خوب باشی. بعد ب**سه آرومی روی پیشونیم گذاشت. همینکه جونگ کوک روی صندلی کنارم نشست، متوجه بچه ها شدم که هر کدوم به یه جا خیره شده بودن، خیلی خنده دار شده بودن. آروم خندیدم و گفتم: _بیاین اینجا بچه ها. اونا هم طوری رفتار کردن که نه چیزی دیدن و نه چیزی شنیدن، و
بعد اومدن پیش من و جونگ کوک. (یک هفته بعد) در حالی که به درختای بدون برگ خیره شده بودم، دست جونگ کوک رو که روی پام بود گرفته بودم. آهنگی که توی ماشین در حال پخش بود، با صدای جونگ کوک که باهاش هم خونی میکرد ترکیب شده بودو گوش هامو نوازش میداد. آروم نفس عمیقی کشیدم و چشمام رو بستم، و دست جونگ کوک رو محکم تر فشار دادم. بعد از چند ثانیه نگاه خیرش رو روی خودم احساس کردم، و بعد صدای نگرانش توی ماشین پیچید: +حالت بده؟ آروم چشمام رو باز کردم و بهش نگاه کردم، لبخندی زدم و گفتم: _ نه حالم خوبه. سوالی بهم خیره شد. با خجالت سرم رو پایین انداختم و ادامه دادم: _فقط...فقط یخورده محو صدات...شده بودم. بعد از چند ثانیه سکوت، صدای خنده های بلند و از ته دل جونگ کوک تو کل فضا پخش شد. هر بار که خندش شدت میگرفت، چند بار محکم روی پاهاش میکوبید و اشکاش رو پاک میکرد. اخم سنگینی کردم و با مشت بازوش رو زدم، بعد با صدای بلندی گفتم: _هیییییی، چرا میخندییییی؟؟
جونگ کوک کمی نفس گرفت و در حالی که میخندید گفت: +چو...چون که...گفتی...خجالت میکشی! و به خندش ادامه داد. بیشتر به بازوش پمشت زدم و گفتم: _آخه این کجاش خنده داشت هاااا؟؟ بعد از اینکه خنده هاش تمام شد، در حالی که سعی میکرد خودش رو جدی نشون بده گفت: +آخه آواز خوندن من چرا باید باعث خجالت تو بشه هوم؟؟ به جاده خیره شدم و گفتم: _من از آواز خوندنت خجالت نکشیدم، فقط... +فقط چی؟؟ بعد از چند ثانیه مکث، پوفی کشیدم و گفتم: _باشه جناب جئون جونگ کوک باشه، مچمو گرفتی. و بعد با اخم رومو اون وری کردم. جونگ کوک تک خنده ای کرد و گفت: +الان مثلا قهری؟؟ جوابش رو ندادم. صداش رو مظلوم کرد و گفت: +آخه من که چیزی بهت نگفتم! باز هم حرفی نزدم، فقط نگاه ریزی بهش انداختم و دوباره به طرف دیگه ای خیره شدم. جونگ کوک در حالی که نگاهش یخورده روی من و روی جاده بود گفت: +چاگیا، قهر نباش، لطفا، من اینجوری خیلی ناراحت میشما،
قلبم میشکنه ها!! در همون حالتی که بودم بهش خیره شدم. لبخند قشنگی داشت و با چشم هاش بهم التماس میکرد. نمیتونستم در برار این چهره طاقت بیارم. بی اختیار اخم هام وا شد و با لبخند کم رنگی گفتم: _باشه، دیگه قهر نیستم. جونگ کوک بلافاصله باخوشحاای ب*سه ای روی پیشونیم گذاشت و بعد دوباره به جاده خیره شد. بعد از چند دقیقه، دستش رو دوباره روی پام گذاشت و زیر لب شروع کرد به آواز خوندن. صدای آهنگ باعث میشد نتونم آواز خوندن جونگ کوک رو بشنوم. پس دست بردم سمت ضبط و خاموشش کردم، بعد گفتم: _جونگ کوک، میشه برام اون آهنگی که درست کرده بودیم رو بخونی؟؟ جونگ کوک تک خنده ای کرد و گفت: +آره، برات میخونم. و بعد از چند لحظه مکث، صدای گرمش توی ماشین پخش شد...
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالییییی
💜🧡🧡
پارت بعد پیلیز
👌🧡❤
عالیییییییی
🧡🧡🧡🥺
جر واجر شدم از بش اومدم تو پروفایلت
پارت بعد پلیز
😂
حتما🧡
بعد قرن ها🖤😔🙌
بله😂❤
عالی بوپ
مرسی❤
عالی پارت بعد
چشم🧡
چه عجببببب
موهامون سفید شد😂
😂🧡❤
بعدددد مدتتتتت هااااااا پارت جدیدددد🥲❤
فوق العاده زیبا بود🥺💛✨
انقدر ذوقیدم وقتی دیدم پارت جدید اومده😂🥲🤍
آخی گودو🥺🧡
قربونت برم🥺🧡
قربونت🥺♥