
بانی کیوت🌊🥀P7
از زبان ا/ت: جونگ کوک خیلی غیر منتظره منو بو.سید نمیدونم چرا ولی باهاش همکاری کردم وقتی تموم شد مکالمه ذهنی: اون کریستالو داره ولی چرا این کارو کرد؟ بدون حرف رفتیم خونه شام رو که خوردیم من: خب من دیگه میرم بخوابم جونگ کوک: من رو مبل میخوابم من: سردت میشه بیا رو تخت من میخوابم جونگ کوک: نوچ من: باشه خب پس شب بخیر و رفتم از زبان جونگ کوک : عع چرا اصرار نکرد ؟ رفتم روی مبل دراز کشیدم واییی چقدر سرده دارم یخ میزنم چرا نرفتم رو تخت رفتم و جفت ا/ت در.از کشیدم از زبان ا/ت: حس کردم ی چیزی داره تکون میخوره چشمامو باز کردم جونگ کوک بود از روی تخت پرتش کردم اون ور هنوز ساعت پنج صبح بود
من: اینجا.چکار میکنی؟ جونگ کوک : سردمهههه من: برو اونور خواستم با پا پرتش کنم پام خورد به دستش یخ کرده بود من: واقعا انقدر سردته؟ جونگ کوک: ارهههه من پتومو سرش انداختم و گفتم: بخوواب همینجا من روی زمین میخوابم دیدم صدایی ازش نمیاد پس حتما خوابه رفتم جایی برای خودم انداختم روی زمین و خوابیدم وقتی بیدار شدم دیدم سرم روی یچیز نرمه که لبا.سم نداره دیدم دوباره جونگ کوک اینجاست و من توی ب.غ.لشم جیغ ارومی کشیدم و پرت شدم اونور جونگ کوک هم که هنوز خواب و بیدار بود من: گفتم سر تخت بخواب نه اینجا جونگ کوک:خوابم میاد و دوباره سرشو گذاشت من: میخوام برگردم سئول اصلا نخواستمممم رفتم دیدم پشت سرم مثل پنگوئن اومد و گفت:
یاااا حداقل بزار منم بیام وسایلمو جمع کردم ولی بلیط هواپیما نبود اهی کشیدمو گفتم: مجبوریم با تاکسی بریم جونگ کوک: هوراااا سفر جاده ای من: جدی میگی اییییی خدااااا زنگ زدم هماهنگ کردم و تاکسی اومد سوار شدیم و زنگ زدم خاله-سلام خاله جون خوبی+سلام ا/ت خوبم کجایی دختر-اممم خاله جون ممنون که به ما جا دادید ما کلاس داریم باید برگردیم +باشه عزیزم هر وقت خواستی میتونی بیای و پایان مکالمه من لب. پنجره بودم شیشه رو پایین دادم و هوارو وارد ریه هام کردم هندزفری هامو گذاشتمو اهنگ ارومی پلی کردم رفتم توی فکر و خیالاتم و داشتم لذت می بردم که اهنگ قطع شد جونگ کوک: چی گوش میدی منم میخوام گوش بدم و هندزفریمو کند و به گوشش وصل کرد اولش عصبانی شدم ولی بعدش با دیدن
قیافه کیوت جونگ کوک اهنگ رو گذاشتم این اهنگو بکهیون خونده بود جونگ کوک با بی میلی گفت: عع شو.هرته من از خنده داشتم میترکیدم هنوز یادشهههه من: اون شو.هر من نبود دوستم بود شوخی داشتیم میکردیم جونگ کوک: پس چرا گونشو... من : برای ما عادیه و چیزیم بینمون نیست جونگ کوک: عا باشه (فکرهایی توی سرشه) گرسنمهههههه من: چرا خوب صبحانه نخوردی خب جونگ کوک: الان گرسنمه من: صبر کن جلوتر رستوران هست به تاکسی گفتم اونجا وایسه رفتیم و دوتا ساندویچ و نوشابه خریدیم مال من پنیر اضافه داشت و جونگ کوک فقط ساندویچ عادی بود از زبان جونگ کوک : هی چرا مال من پنیر نداره (اخم کیوت) من: شانس نداری جونگ کوک: الان شانس رو نشونت میدم و کاری کرد که ا/ت .....
پایان پارت ببخشید جای حساس کات کردم شرایط ۲۰ لایک و ۵۰ کامنته راستی به فیک جدیدمون سربزنید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
شرایط کاملههههه حالا بزاااااارش
وااای عالیییی
وقتی شرایط پر شد حتما باید زود بزاری 😐
یوهو سد پنجا تا 🥳
۳
۲
۱
حیح شرایط پر بشه میزارم😂🥀♥️♥️♥️
چرا اینقد کرمویی بدجنس 🤣😭
من گوناه دارم خوووو🥀🖤🥺
اگه گرنا داری ما 100000000 برابرت گونا داریم چرا جای حساس کات میکنی 🥺
برای اینکه از دلت در بیاد پارت بعد جای حساس کات نمی کنم خوبه؟😂😂
قوبونت برم♥♠
♥️♥️
نباید تو جای حساس کات کنی🗿😐
😂😂😂
عالییی