
عشق بی پایان p17

دکتر : میتونید برید پیش جیمین ولی همتون باهم نه ۳ نفره ا/ت : اول من میرم رزی منم میام تهیونگ منم همینطور بقیه تا خواستن حرف بزنن ما رفته بودیم داخل ا/ت: رفتم سریع پیش جیمین من: جیمینااااا جیمین با چشم نیمه باز : اوممم سلام ا/ت ا/ت: رفتمو ب.غ.لش کردم و اشکام میریخت جیمین اشکامو پاک کرد: یااا چرا گریه میکنی ا/ت: دلم برات تنگ شده بودددد جیمین: یاااا گریه نکن دیگه من سالمم وقتی من بلند شدم رزی پرید ب.غ.ل جیمین و گریه کرد تهیونگ : مث اینکه فقط من اضافیم جیمین:(خنده) تهیونگ بیا اینجا تهیونگم با ناز رفت جیمین : کی دو روز دیگه تولدشه؟ ا/ت: مننننن تهیونگ برگشت و با چشم باز نگام کرد و لبخنده مستطیلیش معلوم شد (عکس بالا) جیمین : خبریه؟ تهیونگ : ارع و گفت : خب ما دیگه بریم ......
بقیه میخوان ببیننت جیمین: باشه و رفتیم ا/ت: خب ته میخوای برو من مواظب جیمین هستم تهیونگ: نوچ نمیشه منم هستم ا/ت: باوشه پرش زمانی وقتی همه رفتن پیش جیمین و برگشت رزی: من پیش جیمین هستم شما برید من: نوچ نمیشه منم هستم تهیونگ: این حرف من بود ا/ت: حالا مال منه یاع یاع یاع جین : این خنده منه ا/ت: همچنان مال منه خب حالا گوش کنید بیاید شیفتی از پیش جیمین باشیم اول من و رزی خوبه؟ تهیونگ: چرا اول تو و رزی ا/ت: تهیونگ الان میام نشونت بدم چرا تهیونگ: نه نه نه نیا فهمیدم نامجون : خب ما رفتیم رزی: خدافظ دخترا: ماهم میریم ا/ت: باشه رفتیم پیش دکتر من: دکتر....
کی جیمین مرخص میشه ؟ دکتر : امروز مرخص میشه من: ممنون دیگه نمیخواد شیفتی مواظب باشی داشتم میرفتم پیش رزی که تلفنم زنگ زد +الو ا/ت -سلام شما؟. +ما توی بیمارستانیم یک اقایی به اسم الکس تصادف کرده و شماره شما رو به سختی ازشون گرفتیم لطفا بیاید بوسان من: ولی من سئولم طول میکشه بیام + لطفا سریع باشید و قطع کرد خیلی هول شدم به رزی گفتم: رزی من باید برم بوسان به تهیونگ بگو رزی: چچ.. چرا من: فقط بگو و سریع دویدم بلیط هواپیما گرفتم و بدون هیچ وسیله ای سوار شدم بعد چند وقت رسیدم بوسان و به بیمارستا///// رفتم من: سلام اتاق شخصی به اسم الکس کجاست ؟ ....
+ اتاق ۱۲۹ انتهای راهرو سریع رفتم اونجا الکس پاهاش رو گچ گرفته بودن رفتم پیشش +الکس.. (هول شدن) -ا/ت اومدی +اره الکس اروم باش پیشتم چی شده؟- هیچی ماشینی بهم خورد دیکه سیاهی +الان خوبی؟- اره خوبم میشه لطفی بهم بکنی؟ از زبان تهیونگ :رزی چرا ا/ت تلفنشو جواب نمیده ؟ رزی: اون رفته بوسان تهیونگ: چچ..چی شده ؟ رزی: انکار یه کسی بهش زنگ زد اون داشت الکسو زمزمه میکرد هول شد دوید رفت بوسان گفت بهت بگم تهیونگ: بب..باشه یعنی چه اتفاقی افتاده رفتم وسایلمو چیدم و حرکت کردم به سمت بوسان حتما اتفاقی افتاده .... الکس : ا/ت میشه...
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
میخوام ببینم چی میشه دارم از فضولی میمیرم 😐🤣🤣😂😂😂❤️
گذاشتمش😂♥️♥️بقیشم توی صف انتظاره😂😂
اگه بدونی چقدر منتظرم 😂😂😂😂
خیلی وقته گذاشتمش♥️♥️😂😂
الان با سرعت ۱۰۰۰۰۰۰میرم بخونم
♥️♥️♥️
پارت بعد رو بزار من دارم دیونه میشم😂
7
♥️♥️
6
💜💜
5
4
3
2
1
عالی
مرسی کیوتم