5 اسلاید صحیح/غلط توسط: Bad🥀 girl انتشار: 2 سال پیش 381 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
عشق بی پایان p16🌴🌳
خب کیوتی ها با توجه به
نظرسنجی جیمین تستمونو ادامه میدیم امیدوارم دوست داشته باشید 🌳🍄
دکتر متاسفم اقای جیمین خ.و.ن زیادی از دست داده ولی حالشون خوبه و عمل موفقیت امیزی بود فقط در تعجبم که چطور تونستن دوم بیارن و سرپا وایسن از زبان ا/ت: وقتی این حرفو شنیدم از شدت خوشحالی نمیدونستم چکار کنم بقیه هم خیلی خوشحال بودن تهیونگ: کی میتونیم جیمین رو ببینیم؟ دکتر همتون باهم نمیتونید ولی اجازه بدید به هوش بیاد بعد میتونید بریم هممون: ممنون و خم شدیم تلفن منو رزی باهم زنگ خورد من رزی لیساس رزی: جنیه فکر کنم بیچاره شدیم ده دفعه زنگ زدن به من رزی: به منم
مکالمه منو لیسا +دختر معلومه کجایی جرا جواب نمیدی اصن حالت خوبه کجایی -لیسا حالم خوبه بیمارستانم دا... لیسا: حالت خوبه چرا بیمارستانی ؟ -جیمین حالش بد شده بیمارستانیم با رزی +ادرس بیمارستانو بده هوووففففف دفعه دیگه. موبایلتو جواب ندی من می دونم و تو - ببخشید +خب دیگه الان ماهم میایم -باشه خدافظ لیسا: خدافظ و قطع کردیم رزی هم همون موقع قطع کرد و بهم زل زدیم بعدش خندمون گرفت رزی: ......
خب دیگه لازم به گفتن نیست از زبان تهیونگ: ا/ت چی شده که میخندید ؟ ا/ت: مسئله دخترونس من: خب بگووووو که یک دفعه شکمم مانع این کار شد ا/ت: .....مث اینکه خیلی گرسنته (با خنده) من: خب هیچی نخوردم نامجون:منم گرسنمهههه جین:جناب هندسامم بسیار گرسنس ا/ت: خب پس باید برم غذا بگیرم الان میام تهیونگ: دستشو گرفتم برگشت نگام کرد گفتم: منم میام ا/ت: باشه بریم رفتیم باید میرفتیم طبقه بالا سوار اسانسور شدیم در داشت بسته میشد که چند نفر اومدن یکی از اونها گفت: ببخشید و سوار شدن تقریبا پنج نفر بودن یکیشون جسبیده بود به ا/ت ....
دست ا/ت رو گرفتم جسبوندمش به دیوار خودمم خیلی نزدیکش بودم نمیخواستم کسی نزدیکش شه از زبان ا/ت: تهیونگ خیلی نزدیکم بود نفسای داغش بهم میخورد بالاخره رسیدیم و اونا پیاده شدن ولی اینجا که طبقه اول نبود پارکینگ -۲ بود گفتم : چطور ممکنه بیایم اینجا وقتی اون طبقه رو ما اول زدیم و نزدیک تر بوددد اخه(اخم) تهیونگ: نمیدونم اسانسوره شاید قاطی کرده باشه هنوزم توی همون حالت بودیم که ازش فاصله گرفتم و رفتم طبقه دو رو زدم بالاخره در اسانسور بسته شد و منو تهیونگ تنها توی اسانسور بودیم گفتم: ته اعضاتون چی دوست دارن؟ تهیونگ: همچی میخورن ا/ت: عع خب پس کارمون راحت شد تهیونگ: اره در اسانسور باز شد رفتیم توی رستوران منو رو گرفتیم گفتم : ته بیا همبرگر سفارش.بدیم ته : اره همبرگر دوست دارم....
ا/ت: ۹ تا همبرگر لطفا -چشم و سفارش ثبت شد هردومون کلاه داشتیم که تقریبا روی چشمامون بود رفتیم روی میزی و منتظر شدیم ا/ت: فکر کنم خیلی طول بکشهههه تهیونگ: من گرسنمه چرا نمیاد ا/ت: نمیدونم بعد چند دقیقه -سفارشتون امادس تهیونگ و ا/ت بالاخرههه حساب کردیم و رفتیم پایین اعضای بی تی اس بودن و دخترا هم اومده بودن منو تهیونگ نگاهی به هم کردیم دخترا : سلام ا/ت سوجون: ا/تتتتت نگرانت بودم اومد که ب.غ.لم کنه که تهیونگ گرفتش : هعی حواست کجاست (اخم) سوجون: ببخشید تهیونگ:نزدیکش بشی من میدونم و تو رفتیم پیش اعضا غذاهارو دادیم برای ۴ نفر کم اومد من مال خودمو نصف کردم دادم سوجون : ممنون من: خواهش میکنم که تهیونگ چشم غره ای بم رفت کوکی مال خودشو نصف کرد داد جنی و بقیه هم همین کار رو کردن و غذامونو خوردیم دکتر.....
5 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
20 لایک
نظرسنجی آخرم خیلی مهم هست لطفا برید توش
عالییی بوددد
♥️♥️