
ناظر جونم لطفا منتشر کن 💜
سلاااااااااااااااااااااااااااااام قسمت ۱۲ اکسیر ع.ش.ق 🙃شرمنده اگه دیر شد خب بریم واسه شروع اول یه انچه گذشت :,واو نمیدونستم که خیلی خوب میخونی البته صدات خیلی قشنگه پس باید هم اینقدر قشنگ و با احساس بخونی . واقعا .اره .ممنونم کله موزی ولی مطمئنم که تو از من خیلی بهتر بودی .نه بابا تو خیلی خوب بودی ....مرینت بیا باید بریم .صدای مامانم بود فکر کنم کار برامون پیش اومد من رفتم فعلا ..داشت با سرعت موشک میرفت که پاهاش گیر میکنه و در حال افتادن رو زمین هست که ادری خیلی جنتلمن اونو میگیره 😉 حالت خوبه پرنسس .خوبم چیزی نیست 🙂مرسی و ببخشید و باید برم و زود از داخل ا.غ.و.ش.ش بیرون میاد و میره سمت مادرش و باهم از خونه خارج میشن .....خب گفتم که قرار هست یه پرش به جلو داشته باشیم پس ۴ سال بعد ادرین و فلیکس ۱۶ ساله و مری و فانیتا ۱۴ دو قلو ها ۱۲ (خب یه توضیحی بدم که الان همه باهم خیلی صمیمی هستن اکی؟) ▷ ●━━━━━━─────── ♪♥️ ㅤㅤ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ
کله موزیییییییییییییی کجایییییییییییییی . عه مری اینجایی چرا دنبال پیشی میگردی خانم موشه ؟ به به سلام ایلین جونم دختر گوگولی چطوری یا نه اره دنبال اون کله موزی میکردم میدونی کجاس .اره فکر کنم دیشب رادین داشت با فیلیکس حرف میزد و برنامه شهر بازی و اینا واسه امروز ردیف میکردن نمیدونم شاید ادرین هم همراهشون رفته اخه اونا خیلی باهم صمیمین .اها پس بازم بدون من رفته تفریح .اره دیگه 😂. اها راستی مامان اینا رفتن سفر و گفتن که تا دو هفته دیگه نمیان منم دیگه مهمون شما شدم از اصرار مامانم . واییییییییییییییییییییییییییییی چه خوب میتونیم دوهفته باهم بازی کنیم و ااااا نههههههههههه تو اگه بازم از اون شوخیا بکنی چه با بقیه چه با اون اقا گربه من میدونم و تو هااااااا.باشه اما قول نمیدم .😐
مرینتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت من از دست تو چیکار کنممممممممم.الفرار..بعد از چند دقیقه فرار ونفس نفس زدن یهو مرینت غش میکنه و ایلین میگیرتش . اجیییییییییییییییییییییییییییییییییی توروخدا پاشو مامان که نیس بابا هم نیس بچه ها که نیستن چیکار کنم 😰 ترو خدا بلند بشو .و مرینت رو با تمام زوری که داره بلند میکنه و میبره رو تخت میخوابونه ...... در ان طرف ماجرا (میریم پیش ادری اینا ) ادرین : واییییییییییییییییییییییییییییی نهههههههههههههههههههه تو میخواییییییییییی منووووووووووو بکشییییییییییییییی . (فکر کنم یکم گیج شدید خب گیج نشید چون باید بگم که ) (قرار اون دوتا ادرین رو بکشن البته به گفته خود ادرین باید دید که چی میشه 😂) نههههههه من نباید به حرفتون گوش میدادم از اول هم معلوم بود که دارین برای چی اینجا میاید (خب باید بگم که اینا یه شرط بندی داشتن که هرکس داخلش باخت باید بلیط همه وسایل شهر بازی رو بگیره حتی بچگانه هاش و همه باهم سوار بشن 🤣و رادین باخته و الان همه رو سوار شدن غیر از خطر ناک و پر ارتفاع ترینش و الان هم نوبت اون هست ادرین هم بچم ترسیده و داره چرت و پرت میگه😂 همین به خدا 🤣 )
رادین : داداش زود باش دیگه و ادری رو حل میدن داخل و بزور سوارش میکنن تا یک دقیقه اول ادرین در حال جیغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغ و داددددددددد زدن هست 😂 ولی بعد یک دقیقه دیگه هیچی نمیگه .افرین داداش دیدی چیزی نبود .اره بابا گفتم که تو شجاعی البته اولش ازت تا امید شدم و فلیکس یه نگاهی به ادرین انداخت که دید بی جون افتاد و چشماش بسته هست .😨 ادرینننننن وای خدایاااااا لطفاً نگه دارید لطفاً ... مسئول:یکی حالش بده نگه دار .سریع ادرین رو بلند کردن و به سمت پارکینگ رفتن ..رادین همینجا بمون تا من ماشین رو بیارم .باشه داداش. فیلیکس به سرعت رفت سمت ماشین و از پارکینگ بیرون اورد سریع ادرین و رادین رو سوار کردم و رفتیم بیمارستان دکترا اومدن و ادرین رو بردن تو اتاق ماهم رو صندلی منتظر نشستیم پنج دقیقه بعد یه دکتر از اتاق بیرون اومد و گفت ( ما هرکاری از دستمون بر نیومد رو کردیم اما بیمار نتونست تحمل کنه تسلیت میگم) ادامه ←
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
محشررررررررر بود
ادامه ادامه یه پارت فایده ندارد
💜💜
جررررررر عالیییییی
💜💜💜💜💜
عالییییی بود
مرسییییی