13 اسلاید صحیح/غلط توسط: Namjoon انتشار: 4 سال پیش 1,461 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
بچه ها چون خیلی به من با پیاماتون انرژی دادین تسمیم گرفتم بیشتر بنویسممم
شوگا:خب ا. ت راستش منن منن
از زبان ته:
داشتم از پشت در شوگا در میشدم که فهمیدم چی میخواد بگه برای همین سری رفتم توی اتاق
شوگا:اممم تهیونگ چرا اومدی
ته:خب اولا سلام
شوگا:سلام
ته:خب امن خب راستش
اهاا باید بیای صبحانه بخوری
شوگا :باشه تو برو من میام
ا. ت:وای ولی من که لباس ندارممم
ته:خب امم راستش ا. ت من کلی لباس سایز تو دارم اونم کلی لباس دخترونه
شوگا:چیی؟ تهیونگ تو چرا کلی لباس سایز ا. ت اونم همه مدل ها داری
ته:خب.... خب من دیدم ا. ت داره میاد گفتم براش لباس بگیرم
ا.ت :وایییی مرسی تهیونگ
ته:میتونی اوپا صدام کنی😜
ا. ت:اخخ جونن مرسی اوپا
ته:خب بیا بریم
ا. ت و تهیونگ رفتن توی اتاق ته:
ته روشو اینور کرد و تو یه هودیه صورتی یه لگ جذب مشکی چرم و یک کلاه مشکی که با صورتی روش نوشته شده بود"army" و یه جوراب مشکی و کفش صورتی مشکی پوشیدی و به ته گفتی برگرده
ته: ام ا. ت میشع یعچیزی بت بگم
ا. ت :خب بگو
ته :اممم خب راستش من راستشششششش اوففف ولش کن
ا. ت:اوپا نمیخوای بگی😭
وصورتتون رو خعلی کیوت کردین
ته:اوف باشه بابا راستش من عاشقتم😞
ا. ت:اوپا.. منم... من.. مم
ته قبل اینکه بزاره ا. ت حرفشو تموم کنه ل. ب. ش. و. بوسید
10ثاتیه
20ثانیه
30ثانیه
1دقیقه
یهو صدای در اومد
شوگا:اممم تهه بدوئین بیاین برای صبحانه
ته :اومدیممم
ته به ا. ت:خب میتونم بیبی صدات کنم🤭
ا. ت:بعنی جلوی اعضا منو صدا کنی بیبی اصلا راه ندارهههه
ته😀:نه نه فقط پیش خودمون بیبیی
ا. ت:اومم باشه اوپا😜بدو بریم صبحونه یوقت بهمون شک نکن
ته:باشه بدو بریم🤭
از زبان جین:
ته اومد باا. ت اومد
یکم رفتارش عجیب بود انن نکنه نکنه که واییی نه اون نهه اصلااا امکان نداره مگه میشه سری ته رو کشید توی اتاقش و گفت
جین:نه تو نباید اونو دوص داشته باشی نبایددد
ته:چی تو از کجا فهمیدی
جین:اگر خودت اخلاقه نابلوتو میدیدی میفهمیدی یاع یاع یاع😂(خنده های شیشه پاک کنی)
ته:چرا نباید
جین:شوگا اونو دوص داره و خودت میدونی که شده کلتو میکته تا به عشقش برسه
ته:حالا که اون منو دوص داره و تازه ل. ب. ش. و. هم بوسیدم
جین:واییی پسر تو چیکار کردیی قشنگ قبر خودتو با دستای خودت کندی احمق
ته:حالا ولش کن بیا بریم
شب:
ته به شوگا:
ته:امم هیونگ
شوگا :ها
ته:دیشب ا. ت بیش تو بود امشب پیش من🤗💜
شوگا:نه اصلا امکان نداره خیر به هیچ عنوان
ته:هیونگگگ لطفا لطفا لطفا لطفا 💜
شوگا :نچ.
ته:اوف باشه بابا اصلا😞
شب توی اتاق شوگا:
شوگا:ا.ت بدد بیا روی تخت
ا. ت:جشم شوگا
و اومد روی تخت
شوگا:دیگه حق نداری نزدیک ته بشی(باآرامش گفت اینو)
ا. ت :ولی اوپا...
شوگا:دیگه حق ندتری بهش بگی اوپا مگه نگفتم نمیتونی روی حرف من حرف بزنی ا. ت من عاشقتم چرا نمیفهمی(اشک توی چشماش جمع شده)اره من دوستت دارم وگرنه چرا از اون کریس دیوونه جدات کردم اوردمت پیش خودم هااااا!؟؟
جواب بده
ا.ت:(داره گریه میکنه) من من..
شوگال. ب. ش.و.بوسید قبل اینکه حرف بزنه و از چشم هردوشوت اشک میومد
صبح:
ته سری اومد جاوی ا. ت و
ته: سلا بیبی جطوریی🤗💜😊😜
ا. ت:سلام اقای کیم تهیونگ
ته:اممم بیبی تو چط شده ها.
ا. ت:ببخشید اقای کیم تهیونگ خواهشمندم دیگه منو اونجوری صدا نکنید
ته:اوا ا. ت تو چط شده،😕
ا. ت :ببخشید من باید برم پیش شوگا
ته:ولی تو گفتی که که منو..
ا. ت:ببخشید اقای کیم تهیونگ خواهش میکنم تمام رفتار و کار های دیروز منو فراموش کنید
ته:باشه ا. ت تد عاشق یونگییی ولی یه خواهش دارم
ا. ت:هر خواهشی پذیرفته میشه.
ته:عاشق شوگا باش و باهاش مثل غشق رفتار کن ولی با منم مثل دوست دیگه
ا.ت:😜باشه اوپا چون گفتم هر خواهشی قبوله حالا هم بدو برو برای کوم شیر موز بگیر تا هممونو به کشتن نداده
کوک اومد
کوک:من شیر موز میخوامممم من شیر موز میخواممم
جیمین:کوککک ببند دره گاراجوو
جین:جیمینن با کوک درست رفتار کن وگرنه دعوا میشی هااا
جیمین:اوففففف
نامجون:جیمن با توئه باهاش درست صحبت کن.
جیمین:ای بابا چشم مامان چشم بابا
جین:یاع یاع یاع😂(خنده شیشه پاک کنی) 🤣😜
ا. ت: خع خع خع خع(خنده خوکی) 😂(خندتونه،🤣😀جررر)
جین :یاع یاع یاع
کلا خنده هاتون باهم قاطی. شد
هوپی:اوا چرا شما بخندین من نخندم
هوپی هم زد زیر خنده و اینجوری کل اعضا بجز شوگا که خواب بود داشتن میخندیدن که یهو شوگا اومد
شوگا:ببرین صداهاتونووو حتی نمیزارین بگیرم بخوابمم
خنده ها بلند تر شد و باعث شد شوگا هم خندش بگیره
هوپی:امم خوب بچه ها میشه لطفا به مناسبت اومدن ا. ت بریم شهر بازی.
کوک:به شرطی که تو مهمونمون کنی🤣
هوپی:جینننن نمیخوای اینو ادب کنییی
جین :وااا راس میگه بچم دیگه باید مهمونمون کنی
هوپی. :اهه بچه به مادرش رفته باشه بابا مهمون من
شب توی شهر بازی:رفتین کلی بازی کردین و کلی خندیدین خعلی خلاصع خوشگزشت و کلی خوب بود و عالییی
بچه ها پارت بعدی میگم توی شهر بازی چه اتفاقاتی افتاد😊💜
این پارتم تموم شدد😊💜
خب اولا:یادتون نره بگین ادامه بدم یا نه
دوما:بگین بایستون کیه
سوما:داستانم چه مشکلاتی داش و نقش کی احساس میکنین کمرنگه!
بچه ها وقتی نظر میدین یا لایک میکنید منو کلی خوشحال میکنین و تصمیم میگیرم زود تر بنویسمم
ولی اگر دیدین دیر اومد بخاطر صف برسیه کار من نیس😂😜
حمایت حمایت
یادتون نرههه نظر بدینننن😝😝😝😉😉😉
13 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
36 لایک
یا پاشو پارت بعدی بساز یا همین چاقو میکنم تو کوچه های شهرت😂😂😂
چرررر پارت بعدی نمیااااادددددد
لطفا پارت بعدی رو هم بزار مرسی😘😘😘😘
میگم تو نمی خوای ادامه بدی😡😡😡من خیلی وقته ک منتظرماااااا😡🤬🤬🤬😠😠
ادامه بده کیوت سرگرم میشیم
پارت بعد تو راههه
کی میاد . خدااا
کاش میدونستم کی میادد
خودمم خودمم خسته شدم ولی پارت بعدی پارت اخرهه
عالی بود 😍❣️ مثل همیشه❣️🖤زودتر بزار لطفاً 🥺❣️
1:حتما ادامه بده 2:بایسم تهیونگ 3: داستانت هیچ مشکلی نداره فقط یه خرده نقش نامجون کمرنگه
بایس من شوگاعه و احساس میکنم داری بدجنس نشونش مودی 🥺
عالی 💙💚💛❤ادامه بده گلم
جواب سوالت:بایسم جیمینه😉💜💙