خب خببب بریم پارت 2🥺
فردا صبح:از زبان ا/ت:بیدار شدم ساعت 7 بود شوگا خواب بود برای همین یه گوشه بدون اینکه بفهمه لباس هامو عوض کردم (نویسندههه جررررررر😂)
رفتم پایین و شروع کردم به درست کردن صبحاته رییس بعد اینکه میز رو چیدم یهو دیدم
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
23 لایک
دادااااشششش ادامه بدههههعه
آخه چرا نمیاد
ای خدااا 😣
دوست داری خودمو بکشم یا تو رو لعنتی بزار دیگه💔😐😂
هرچی بگم کم گفتم عالی بود. ..........ولی تا نکشتمت پارت بعدی رو بزار 😣😠🔪🔪🔫🔫
2 پارت بعدی در صف برسی😝😜
دیگه دست من نیست دست تستچیه🤣وگرنه تا الان پارت 18 بودیم
گزاستم😜وای توی صف برسیه
خب بچه ها چون خیلی حمایت شد
از پارت 5 خعلیییی زیاد مینویسم پارت 4 هم توی صف برسیه 😊💜
پارت بعد واین که شوگا واعضای بی تی اس نباید میرفتن کمکش؟؟؟
اونا خواب بودن
و فقط شوگا داشت میدید
که حالا پارت بعد میبینی چی میشه و چجوری کمکش میکنن😝😝
عالی بود با اینکه میدونم داستانه ولی دلم کباب شد مرده شور همچین آدمایی رو ببرم واقعا وجود داره ایشالا از رو زمین محو بشن😒عالی بود عزیزم منتظر پارت بعدی هستم
💙💙💙💙💙💙💙🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍
😔😔💜💜💜
عالی بود بنویس زودتر ترو خدا🥺💕🖤
باشههه
عالی بود❤️
بعدی رو زود بذار
منتظرم
دلم برای ا/ت کباب شد
😜😜💜💜
منتظر پارت بعد هسم و اینکه خیلی زود تموم شد و جای حساس کات نکن کیوتی اوکی؟!
😜😜باشه