عشق بی پایان p3
تهیونگ ا/ت رو توی ب.غ.ل.ش گرفت و گفت ا/ت من دوست دارم
و محکم تر ب.غ.ل.ش کرد
ا/ت هم که سرخ شده بود و همون احساسو داشت
گفت:منم همینطور و تهیونگ رو
ب.غ.ل کرد
تهیونگ حالا خوشحال بود که معشوقه خودش رو پیدا کرده
و میتونه زندگی کنه
ا/ت : اییییییی واییییییی دانشگاهم دیر شد خدا بگم چکارت کنهههههه
(چه اعتراف ع.ا.ش.ق.ا.ن.ه ای شد)
ا/ت از تهیونگ خداحافظی کرد و به دانشگاه رفت اصلا به خاطر این اتفاق یادش نبود امتحان داره
و داشت زیر لب به تهیونگ
ف.ح.ش میداد که معلم برگه امتحان رو داد و گفت:یک ساعت زمان دارید
ا/ت بیچاره هم که هیچی نخونده بود و سوالات رو بلد نبود میخواست بلند شه که بره که یک دفعه
تهیونگ رو دید جفتش نشسته بود
ا/ت که تعجب کرده بود یادش افتاد که اون میتونه هر جایی که میخواد بره و کسی اونو نمی بینه
ا/ت : تروخدا به دادم برس به لطف تو هیچی بلد نیستم
تهیونگ: شرط داره
ا/ت هر چی باشه قبوله تهیونگ: مطمئنی ؟؟ ا/ت مگه میخوای چکار کنی ؟ اصن ولش کن بدو وقتم تموم شدددددد تهیونگ جوابارو به ا/ت گفت و نوشت بعد از امتحان هم ...
_______________________________
داستان از زبان تهیونگ
توی خونه بودم حوصلم سر رفته بود
یکی از کارهایی که میتونم بکنم اینه که ذهن ادما رو بخونم
بزار ببینم ذهن بیبی گ.ر.ل.م چی داخلشه البته که پوچه ولی بازم ..
(چه زود پسرخاله شد)😂😂😂😂
ا/ت خدا فلانت کنه تهیونگ و .......
یا خدا مگه من چکار کردم که ا/ت سادیسمش بالا زده نکنه امتحان داره
رفتم توی کلاسش و دیدم درسته امتحان داره و چیزی بلد نیست براش شرط گذاشتم و قبول کرد بعد امتحان .....
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
30 لایک
پارت بعدو بزار 🤕🤕
عزیزم. دو روزه توی بررسیه😂😂
چه قدر طولانی😭
پارت بعدی رو بزار دیگه 😂
ببخشید دیر شده دو روزه توی بررسیه 😂😂😂
اخه دو روز
مگه ناظرا چی کار میکنن🤔
امممم به نظرم یه پسر پشت تلفنه
عالیییییییی بود :)
عالی
گوشیم خاموش بود یعنی زود تر میومدم
مرسی کیوتم
🍨