دختر شیطانی 1

من یه دختر 18 سالم به اسم ساکورا (عکس همین پارت) تقریبا تنهام یه دوست دارم به اسم لوسی که خیلی باهم جوریم من پدر و مادرم رو 6 سالگی از دست دادم اونا تصادف کردن

من هم تو اون ماشین بودم ولی برای من هیچ اتفاقی نیوفتاد نمیدونم چی شده امروز 5 شنبس و من دارم با گوشی ور میرم خب یه جورایی تیکه کلامای خوبی دارم با هر کسی نمیگردم یهو لوسی زنگ زد گفت میای یه سر بریم بیرون گفتم آره چرا که نه

رفتم لباس. پوشیدم هدفونم رو برداشتم و رفتم بیرون رفتم به همون پارکی که باهم قرار گذاشته بودیم

لوسی رو ندیدم همه جا رو گشتم بهش زنگ هم زدم اما میگفت خاموش است نمیدونستم چی شده

همه جا خلوت بود هیچکی حتا یه برگ هم نبود برگشتم خونه که درو باز کنم برم تو خونه در باز نشد

احساس کردم یکی میزنه پشتم برگشتم ولی کسی نبود نگاهم به در اوستاد که بازه بعد به دستم نگاه کردم خونی بود که یهو بارون گرفت گیج شده بودم