مرسی که حمایت میکنی🥺اینم پارت پونزدهم🥺
ساعت تقریبا چهار صبح بود و ما منتظر جواب آزمایش بودیم.
تو تمام این مدت جیمین و نامجون سعی کردم منصرفم کنن و گفتن منتظر یه قلب دیگه باشم، ولی من نمیتونستم.
همش خدا خدا میکردم جواب آزمایش خوب باشه و بتونم هر چه سریعتر جونگ کوک رو برگردونم.
مثل همیشه دست بردم سمت موهاش و شلختش کردم، یخورده صورتش رو نوازش کردم و بعد دستم رو برداشتم.
به دستگاه اکسیژنی که بهش وصل بود خیره شدم، لبخندی زدم و دستام رو مشت کردم، گفتم:
_بزودی از شر این دستگاه های مسخره خلاص میشی قول میدم.
و ب*سه طولانی رو پیشونیش گذاشتم.
با صدای آرومی گفتم:
_من واقعا شرمندم جونگ کوک، میدونم وقتی بهوش بیای خیلی از دستم عصبانی میشی ولی...
نفس عمیقی کشیدم و ادامه دادم:
_من مجبورم، من اینکارو فقط برای تو میکنم...تو نباید قربانی اشتباه من و بدبختی من بشی!
و دستش رو بین دستام فشردم و اونو روی لپم گذاشتم.
همینجور به صورتش خیره بودم که در باز شد و شخصی داخل اتاق اومد.
برگشتم و بهش نگاه کردم، دکتر بود.
سریع از جام بلند شدم و رو به روش قرار گرفتم، پرسیدم:
_چیشد دکتر؟
5 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
55 لایک
تستت لایک شد(:
پین کن ادمین🥲💔
یکم دل سوز باش🙃💔
منم گونا دارماا😅💔
فالو=بک
فالو=بک
فالو=بک
فالو=بک
فالو=بک
فالو=بک
فالو=بک
فالو=بک
فالو=بک
فالو=بک
فالو=بک
فالو=بک
فالو=بک
فالو=بک
فالو=بک
فالو=بک
فالو=بک
فالو=بک
فالو=بک
فالو=بک
فالو=بک
فالو=بک
فالو=بک
فالو=بک
فالو=بک
فالو=بک
فالو=بک
فالو=بک
فالو=
تا پارت جدید رو پس نگیریم آروم نمی گیگیریم
پارت جدید رو تا دو ساعت دیگه پس میگیری آروم بگیر:)
تا پارت بعد نخونیم آروم نمیگیگیریم
پارت بعد و گذاشتم آروم بگیر:)
میسی😂❤
اجی نگرانت شدم کجایی خوبی؟ 😥
سلام آجی
این چند وقت حالم بود
اومدم، پارت جدید رو گذاشتم
چرا نمیزایی پارت بعدیو
گذاشتم تو بررسیه:)
باشه 💜💜
فگ نمیکنم ک بخای بزاری 😐
چرا گذاشتم تو بررسیه:)
پودر شدیم
نمیزاری😬
تو بررسیه:)
2 هفته شد حاجی سکته کردیم کجایی
حالم خیلی بد بود
الان تو بررسیه:)
احیانا قرار نیست ادامه بدی داستانو
چرا ادامه میدم
حالم خیلی بد بود
مراحل فسیلی هم رد کردیما نمیخوای بزاری
تو بررسیه:)