❤عاشقت شدم زیر بارون❤۲۰❤

سلام برو بعدی

از زبان کت نوار: لیدی باگ یهو یه جیغ خیلی بلند زد من از خواب پریدم کت نوار: بانو خوبی 🤔؟ لیدی باگ: هوم ... نه ... تو زنده ای 😥؟ کت نوار: بانو من خوبم تو خواب دیدی 😉 لیدی باگ: نه من خودم دیدم که بانوی سایه ها (لایلا) (ترکیب بانوی شرارت و سایه شرارت که تو کامنت های پارت قبل گفتین) تو رو ک.شت 😣 کت نوار لیدی باگ رو لغ.ب (بر عکس بخونید) میکنه و میگه: آروم باش بانو من زنده ام نگران نباش تو خواب دیدی 😉😊 لیدی باگ: خدا رو شکر که فقط خواب بود چون فقط تو خوابم تو ن.مر.د.ی همه دوستام پدرم و مادرم رو از د.س.ت دادم 😭 کت نوار: بانو آروم باش الان همه زن.ده هستن تو خواب دیدی 🙄 بریم قهوه بخوریم 😋 لیدی باگ: من الان خواب بد دیدم تو به فکر قهوه ای 😒 کت نوار: خب میخواستم حال و هوات عوض شه 😅 دیگه به اون خوابت فکر نکن باشه 🤔؟ بخاطر من 😎؟ لیدی باگ: باشه .... قوررر (صدای شکم لیدی باگ و کت نواره) جفتشون با هم میخندن 😂

و بعد با هم رفتن کافه بعد از قهوه خوردن لیدی باگ رفت خونه و کت نوار رو یکی از ساختمان ها ایستاده که یهوووووووووو بانیکس وارد میشود 😎 بانیکس: بیا تو لونه کت نوار: سلام 🙄 بانیکس: ببخشید سلام بیا تو باهات کار دارم 😥 کت نوار: باشه و رفت تو لونه کت نوار: خب چیشده 🤔؟ بانیکس: خب خواب صبح لیدی باگ رو یادته 🤔؟ کت نوار: آره چیشده 😥؟ بانیکس: خب چجوری بگم ..... خواب لیدی باگ جزئی از آیندس 😥 کت نوار: چیییییییی 😨 بانیکس: مشکل این نیست آینده تغییر کرده قرار نبود این اتفاق بیوفته 😥 کت نوار: باید چیکار کنم و کی قراره اون اتفاق ها بیوفته 😥؟ بانیکس: دقیق نمیدونم ولی فکر کنم دو یا سه روز دیگه 😉 ..

کت نوار: باید به لیدی باگ هم بگیم 😟 بانیکس: نمیدونم تو برو بیرون من میرم و لیدی باگ رو میارم بعد تو بهش موضوع رو میگی و منم دنبال راه حل میگردم 🤔 کت نوار: باشه و بعد بانیکس میره و لیدی باگ رو میاره و با کت نوار صحبت میکنن (نکته: اون روز روز تعطیله و مدرسه هم نمیرن) لیدی باگ: سلام پیشی 😍؟ کت نوار: سلام بانو 😥؟ لیدی باگ: چیشده بانیکس هیچی نگفت لطفا تو بهم بگو چی شده 😥؟ کت نوار: خب ....... خواب صبحت رو یادته 🤔؟ لیدی باگ: آره یادمه چرا 😥؟ کت نوار: بانیکس گفت که یه تغییری تو آینده بوجود اومده و خواب تو .... جزئی از آیندس 😥 لیدی باگ: چیی ..... 😭😭😭😭😭 یعنی من تو ، دوستام و حتی پدر و مادرم رو از دس.ت میدم 😭😭 و تنها میشم 😣 ...

کت نوار: گریه نکن بانو هنوز که چیزی نشده بانیکس گفت سعی میکنه کاری بکنه که هیچ کدوم از اون اتفاق ها نیوفته 😉😥 بعدشم تو الان برو خونه پیش مامان و بابات از بودن کنار اون ها لذت ببر 😉 لیدی باگ: باشه خداحافظ پیشی 😥 و بعد میره خونشون کت نوار: بانیکس؟ کجایی؟؟ بانیکس: چیشده کارم داری 🤔؟ کت نوار: راهی پیدا کردی 🤔؟ بانیکس: نه ولی فقط میتونم آسیب هارو کمتر کنم کت نوار: همون طور که خودت میدونی من خانواده ای ندارم و دوست ندارم که کسی اون دردی که من کشیدم رو بکشه به خصوص بانوم 😥 بانیکس: خب 🤔 کت نوار: میتونی کاری کنی که تنها قرب.انی من باشم 😥؟ بانیکس: ولی ... کت نوار: ولی نداره میشه 🤔؟ بانیکس: گوش کن اگه لیدی باگ تو رو از دست بده خودش رو می.کش.ه 😟 کت نوار: نه تو میتونی جلوش رو بگیری حالا به من بگو نقشه من جواب میده 🤔؟ بانیکس: آره جواب میده 😞 کت نوار: خوبه پس این نقشه رو عملی میکنیم 😥

تموم شد خداحافظ