سلام بچه ها علی هستم ۱۵ ساله از خوزستان اولین پارتی که درست میکنم امیدوارم خوشتون بیاد
داستان در رابطه با دختر کفشدوزکی و گربه سیاه هست از فصل سوم من داستان را تغییر میدم...... ..... خب بریم سراغ داستان
از زبان مرینت : مثل هر روز بیدار شدم و به تیکی سلام کردم و بهش یک ماکارون دادم و رفتم پایین که پدر و مادر بهم سلام کردن منم بهشون سلام کردم صبحانه خوردم و آماده شدم که برم مدرسه
8 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
42 لایک
....
عالی
ممنون
تو پارت یک کشف هویت یکم زود نبود
چرا باید تا ۵ قسمت میبردمش ولی گفتم اکشن و عاشقانه بشه تا داستان جذاب بشه و شیرین بشه
یعنی واقعن عجب ری اکشنی/:
ای وای آدرین تو فهمیدی من کی هستم؟
همین؟تامام؟آدرین هم هيچي؟یعنی هيچي؟
دو تا قریبه عمو تو این وضعیت ببینن بیشتر متعجب میشنا
یعنی افشای هویتت مسخره بود/:نمیخوای ناراحتت کنم چون از اینکار متنفرم ولی
اولا خیلی سریع پیش رفتی
دوما یعنی اينا اصن تو اون کوچه نگاه نمیکنن که کسی هست یا نه؟
باید رو داستانت کار کنی عزیز/:
ولی مرسی که نوشتی/:
واست لایکش کردم
نه ناراحت نشدم سومین قانون فیلم ها جاسوس بودن خوب که یک قهرمان خوب میشه گاهی وقتا ری اکشن سریع خیلی داستان رو بهتر میکنه
من آره خیلی خیلی صادق هستم چون حرف حق جواب نداره
دایتانت خوبه ها ولی خیلی سریع پیش رفتی یعنی الا مرینت ناراحت نشد که هویت همو فهمیدن آخه مرینت خیلی رو افشا شدن هویتا حساسه
نه اگه خودت هم بودی که میدیدی تمام عشق زندگیت سوپر قهرمانه هیجان زده نمیشدی
تازه در قسمت کت بلانس مرینت میفهمه که آدرین کت نواره اونجا ثابت شده
عالی بود خیلی خوب نوشتی باز هم ادامه بده
ممنونم محسن جان
سلام داستانت خیلی خوبه فقط بعضی جاهاش یک جوریه مثلا اون به اون یکی گفت عاشقتم و رفتن
آره اونجا یکم اشتباه تایپی بود ببخشید که درست نشد
سلام خیلی قشنگ بود تو صفحه ۸ چطوری عکس گذاشتی میشه به من یاد بدی
ممنون ، در هر صفحه نوشته انتخاب فایل فایل را در گالری آپلود کن و ذخیره کن به همین راحتی
خب دوستان این پارت اول هست امیدوارم خوب باشید