
سلام بچه ها علی هستم ۱۵ ساله از خوزستان اولین پارتی که درست میکنم امیدوارم خوشتون بیاد
داستان در رابطه با دختر کفشدوزکی و گربه سیاه هست از فصل سوم من داستان را تغییر میدم...... ..... خب بریم سراغ داستان از زبان مرینت : مثل هر روز بیدار شدم و به تیکی سلام کردم و بهش یک ماکارون دادم و رفتم پایین که پدر و مادر بهم سلام کردن منم بهشون سلام کردم صبحانه خوردم و آماده شدم که برم مدرسه
وقتی وارد مدرسه شدم آدرین رو با کلویی دیدم اعصابم خورد شد که ناگهان زنگ کلاس خورد و وارد کلاس شدم و مثل همیشه پیش آلیا نشستم از دید نینو : دیدم که آدرین وار کلاس شد به هم سلام کردیم و احوال پرسی میکردیم که معلم شیمی که خانم مندلیف بود وارد کلاس شد
(دوستان زیاد وقتتون رو نمیگیرم میرم به زنگ آخر ) از دید مرینت : زنگ آخر کلاس خورد که یکی گفت سلام مرینت خوبی برگشتم دیدم آدرینه آدرین: سلام خوبی مرینت ؟؟ 😄 مرینت :خوبم تو چطوری آدرین: منم خوبم ، میخواستم بگم با من و نینو و آلیا اگه بعد از ظهر وقت داری میای پارک؟؟ مرینت :راستش من یک کاری دارم اما حتما میام آدرین :ممنون مرینت 😀 مرینت :دیدم که آدرین سوار ماشین شد و رفت ، پاهام میلرزید که تیکی از کیف اومد بیرون و گفت انگار یکی خواطر خواهت شده 😉🙃 مرینت : آره بدجوری هم 😁😁
از دید مرینت : رفتم خونه و نهار خوردم و تکالیفم رو انجام دادم بعد از سه ساعت تکالیفم تموم شد یادم افتاد که با آدرین و نینو و آلیا قرار دارمو سریع لباس پوشیدم و رفتم از دید آدرین : با پلگ داشتم حرف میزدم که چجوری پدرم رو راضی کنم که پلگ گفت : باید مخ پدرتو بزنی 😉🙃 آدرین : مگه پدر من دختره که مخشو بزنم ای کلک 🤣😂😁😉 پلگ : هرجوری که دوست داری 😒 آدرین : باشه الان میرم ببینم چی میشه رفتم از پدرم اجازه گرفتم و به سمت راننده رفتم و اون منو رسوند
به پارکرسیدم که دیدم مرینت و نینو و آلیا هم اونجا هستن با همه سلام و احوال پرسی کردم و روی یک صندلی نشستیم مرینت پیش من نشست ولی کم کم صورتش قرمز میشد منم کمی از خجالت داشتم آب میشدم که مرینت گفت : بریم بستنی بخوریم ؟؟ 😃 منم گفتم باشه و رفتیم از دید آندره : دیدم که چهار نفر اومدن دو نفر اولی که نینو و آلیا بود بهشون گفتم شما عشق بنظر قوی دارید بعد نوبت مرینت و آدرین بود که گفتم شما هم عشق قوی دارید ولی نمیتونید به هم بگید مرینت : من که آب شده بودم گفتم ممنون آندره و رفتیم
از دید آدرین : بستنی هامون رو خوردیم که ناگهان یک صدای بوم اومد و مرینت از ما جدا شد و منم رفتم داخل کوچه ای که خلوت باشه ناگهان دیدم
مرینت گفت دختر کفشدوزکی آماده منم داشتم شاخ در می اوردم که مرینت گفت: آدرین وای تو فهمیدی من کی هستم 🥴😔 آدرین : این همه مدت تو لیدی باگ بودی ؟؟ مرینت :آره چجور مگه ؟؟؟ آدرین : پلگ پنجه ها بیرون 🐾🐾 مرینت : این همه مدت تو گربه سیاه بودی و من نمیدونستم و هی زیر ذوقت میزدم آدرین : آره من گربه سیاه بودم 😇😍🤩

بعد از کلی صحبت رفتیم که دیدیم یکی شرور شده بعد از کلی جنگیدن من آکومای شرور رو گرفتم و خنثی کردم رفتیم بالای برج ایفل و با هم صحبت میکردیم که آدرین گفت :مرینت من این همه مدت عاشق تو بودم مرینت : منم عاشق تو بودم ولی حین صحبت با تو لکنت میگرفتم 😁 بعدش از هم خداحافظی کردیم و رفتیم خونه هامون بزنید صفحه بعد ......👈👈👈👈
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
....
عالی
ممنون
تو پارت یک کشف هویت یکم زود نبود
چرا باید تا ۵ قسمت میبردمش ولی گفتم اکشن و عاشقانه بشه تا داستان جذاب بشه و شیرین بشه
یعنی واقعن عجب ری اکشنی/:
ای وای آدرین تو فهمیدی من کی هستم؟
همین؟تامام؟آدرین هم هيچي؟یعنی هيچي؟
دو تا قریبه عمو تو این وضعیت ببینن بیشتر متعجب میشنا
یعنی افشای هویتت مسخره بود/:نمیخوای ناراحتت کنم چون از اینکار متنفرم ولی
اولا خیلی سریع پیش رفتی
دوما یعنی اينا اصن تو اون کوچه نگاه نمیکنن که کسی هست یا نه؟
باید رو داستانت کار کنی عزیز/:
ولی مرسی که نوشتی/:
واست لایکش کردم
نه ناراحت نشدم سومین قانون فیلم ها جاسوس بودن خوب که یک قهرمان خوب میشه گاهی وقتا ری اکشن سریع خیلی داستان رو بهتر میکنه
من آره خیلی خیلی صادق هستم چون حرف حق جواب نداره
دایتانت خوبه ها ولی خیلی سریع پیش رفتی یعنی الا مرینت ناراحت نشد که هویت همو فهمیدن آخه مرینت خیلی رو افشا شدن هویتا حساسه
نه اگه خودت هم بودی که میدیدی تمام عشق زندگیت سوپر قهرمانه هیجان زده نمیشدی
تازه در قسمت کت بلانس مرینت میفهمه که آدرین کت نواره اونجا ثابت شده
عالی بود خیلی خوب نوشتی باز هم ادامه بده
ممنونم محسن جان
سلام داستانت خیلی خوبه فقط بعضی جاهاش یک جوریه مثلا اون به اون یکی گفت عاشقتم و رفتن
آره اونجا یکم اشتباه تایپی بود ببخشید که درست نشد
سلام خیلی قشنگ بود تو صفحه ۸ چطوری عکس گذاشتی میشه به من یاد بدی
ممنون ، در هر صفحه نوشته انتخاب فایل فایل را در گالری آپلود کن و ذخیره کن به همین راحتی
خب دوستان این پارت اول هست امیدوارم خوب باشید