نامجون : بله... دا یون!!!!
پرستار : ببخشید مزاحم شدم میخواستم بگم حال خواهرتون بد شده
نامجون : چی!! چش شده
پرستار : ضربان قلب کم شده
نامجون : پس شما اونجا چی کار میکنید .
پرستار : ببخشید
نامجون : خدانگهدار( با لحن عصبانی )
پرستار : خداحافظ
جیمین : چی شده چرا انقدر عصبانی ای
نامجون : از بیمارستان زنگ زدن گفتن دا یون حالش بد شده
جیهوپ: چی کار میکنی
نامجون : دارم بلیط برگشت میگیرم
جین : نامجون اروم باش منطقی فکر کن تو چه اونجا باشی چه نباشی حال دا یون بهتر نمیشه
نامجون : به دا یون نمیتونم کمکی کنم اما خودم اروم تر میشم
گوشی نامجون زنگ میخوره
نامجون : بله؟
پرستار : ببخشید مزاحم میشم میخواستم بگم حال خواهرتون بهتر شده و کم شدن ضربان قلب به خاطر دارویی بود که برای جراحی به کار رفته بود
نامجون : الان بهتره؟
پرستار : بله بهترن
نامجون : حواستون بهش باشه اگه دوباره وضعیتش تغیر کرد خبرم کنید
پرستار : حتما
نامجون تماسو قطع میکنه
کوک : چی شد
نامجون: گفتن دا یون بهتر شده
جین : خوبه حالا پاشید بیاید غذا
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
6 لایک
عالییییی بهتریننننننن
پارت بعدییی لطفااا🥺💕
ممنون عزیزم هنوز ننوشتم تا نوشتم میذارم
عالللللللییی بود
ممنون عزیزم ❤
عالییییی
ممنون عزیزم ♡