10 اسلاید صحیح/غلط توسط: Bts♡Love انتشار: 4 سال پیش 41 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
سلام گلم 🤗 امیدوارم حالت همیشه خوب باشه و بخندی💕😘ابا تشکر از سامانه تستچی🙏🏻
خب دوستای گل من پارت ۴ و ۵ را با هم گذاشتم چون داستان پارت چهارم خیلی کوتاه تر بود💕سلام گل های قشنگ🤗 توی نتیجه تستام را بهتون معرفی کردم
امیدوارم از تست لذت ببرید💚🌈
راستی خشگل های من این تست را برای دوستاتون هم که مثل خودتون هستند بفرستید😊🌈
حتی اگر از تست خوشتون نیامده باشد😥خوشحالم که برای شما تست نوشتم 💕🌈
💙🌈بعد از گرفتن شماره ی شما💙🌈
💚🌈به نقل از تهیونگ💚🌈
وقتی شماره اش را گرفتم به سمت ماشین حرکت کردم و داشتم فکر میکردم به اعضا در باره یs.b چی بگم و چکار کنم متوجه نشن شماره اش را گرفتم🤔
&وقتی به ماشین رسیدم نامجون جی هوپ جین و جیمین را دیدم&
گفتم شاید شوگا و جانگکوک داخل ماشین هستند 😄
رفتم سمت ماشین و نامجون پرسید : چکاری انجام میدادی تهیو
نگ🤔
گفتم 💙🌈کار حاصی انجام نمی دادم که😥جانگ کوک و شوگا از پشت سرم اومدن وشوگا گفت 💙🌈
شوگا💚🌈: شماره ی خانم s.b راگرفت
تعجب کردم فهمیدم حتما دیده وای امیدوارم اعضا بد برداشت نکنند😥
نامجون گفتم❤🌈: اوکی بیاین بریماز این که نامجون چیزی نگفت تعجب کرده بودم😳
ولی سعی کردم این اتفاق را طبیعی جلوه بدم و در راه همش به s.b ( ببخشید در قسمت های قبلی به این شکل مینوشتم👈 س.ب ولی الان به انگلیسی مینویسم امیدوارم مشکل نداشته باشید)
فکر میکردم ولی احساسی نسبت بهش نداشتم 💖🌈❤اعضا در راه در مورد اتفاق امروز صحبت نکردند🌈❤
خیلی نگران بودم😥
💫توصیف برای درک بهتر از داستان💫
تهیونگ کنار پنجره نشسته بود
شماره را با اسم s سیو کردم و گفتم شاید اعضا فکر بدی بکنند بنابراین اسم را به *خانمs خواننده * تغییر دادم وسیو کردم و بعد تصمیم گرفتم ی کاری بکنم😅
جانگ کوک بود و نگاه عجیبی به من کرد تقریبا این شکلی👈😳🙁🤐
تهیونگ: احساس بدی از این نگاه جانگ کوک بهم دست داد
جونگ کوک بهم گفت: عامم تهیونگ اون دختره کیه؟
من : کدام دختر؟
جونگ کوک به پنجره اشاره کرد * انعکاس گوشی خودم بود چون زده بودم روی پروفایل س.ب دیده بود*
خیلی نگران شدم گفتم : عامم خب همین خانم س.ب هست
جونگ کوک : خب چرا شمارشو گرفتی ؟
من: برای این که باهاش همکاری کنیم
جونگ کوک: ولی ما یه تیم هستیم تو باید نظر ما روهم بپرسی
من: باشه هیونگ متوجه شدم
جونگ کوک: مواظب باش زیاد بهش نزدیک نشی چون اتفاق بدی میافته
من: هیونگگگگگگگ بسه این دختر به من هیچ ربطی نداره فهمیدی
جونگ کوک: امیدوارم
به خوابگاه رسیدیم روی تختم دراز کشیده بودم و یونتان( حتما میدونید در واقع اسم سگ تهیونگ ) را بغل کرده بودم به امروز فکر کردم
تصمیم گرفتم دوباره ببینمش به نظرم خیلی جذاب بود ولی باید طوری باشه که اعضا متوجه نشوند
آه این کار خیلی سختیه عامم ....فهمیدم
سعی کردم خیلی آهسته راه برم که اعضا متوجه نشوند خیلی خوشحالم رفتم پیش نامجون و بهش گفتم : هیونگ به نظرت تنوع میتونه خوب باشه🤔
نامجون: عام خب آره 🤓
تهیونگ : به نظرت بهتر نیست با کمپانی مشورت کنیم تا توی موزیک ویدیو بعدی با ی آدم معروف همکاری کنیم
نامجون: باید این موضوع را با کمپانی مطرح کنیم و باید خیلی دقت کنیم ممکنه روی فندوم ها( آرمی ها یا در واقع طرفداران گروه بی تی اس) تاثیر بذاره ولی خیلی عجیبه تو چطور چنین فکری به ذهنت رسید🧐
من: خب راستش عامم🤔 خب
نامجون : خب ؟؟؟
من: وقتی تعداد بازدید های موزیک ویدیو ها را دیدم به ذهنم رسید
نامجون: عامم خب باشه برو بخواب فردا با کمپانی مطرح می کنم
من: اوکی شب بخیر هیونگ
نامجون: شب به خیر
ادامه داستان از س.ب و اتفاقاتی که برایش پیش میآید
رفتم خونه و بهترین لباسم را پوشیدم
توصیف لباس های س.ت : پیراهن نسبتا کوتاه تا زیر زانو قرمز رنگ و کفش پاشنه بلند مشکی رنگ به همراه کیف مشکی و کُت مشکی که خیلی کوتاه بود
توصیف موهای س.ب : موهای س.ب باز بود و حالت فر داشت
رفتم و وارد رستوران شدم خیلی تاریک بود و فقط ی میز بود که با شمع روشن شده بود
کنار میز نشستم و لی( من آشنایی زیادی با اسم های کره ای ندارم و برای توصیف بهتر از اسم لی جونگ سوک که اسم بازیگر کرهای هست استفاده کردم ) را دیدم
لی : سلام پرنسس زیبا شدی
من: مرسی تو هم همینطور
توصیف لباس های لی: کت و شلوار سرمه ای به همراه پیراهن سفید و کفش مشکی رنگ و کِربات تقریبا مشکی
من : خب در مورد موضوعی میخواستی صحبت کنی ؟
لی: آره خب راستش تو استعداد بازیگری خوبی داری
من: ممنون استاد من شما هستی
لی : بیشتر میخنده و ادامه میده من میخوام یک فیلم با ژانر اکشن و عاشقانه بازی کنم
من: خیلی هم عالی😊
لی: ولی راستش..
من: چی خواهش میکنم بگو
لی: بازیگر نقش مقابل من حالش اصلا خوب نیست و کارگردان از من خواست تا بهت پیشنهاد این نقش را بدم
من: وای واقعا ؟ من خیلی دوست دارم بازی کنم
بعد لی را در آغوش میگیری
من: خیلی ممنون
و ولش میکنم و در آغوش نمیگیرمش
لی : خوشحالم که قبول کردی
من لبخند میزنم و اون هم همینطور
در همین لحظات جنی بهم زنگ میزنه
جنی: سلام دختر تو کجایی
من : سلام عامم پیش لی
جنی : راستش ی اتفاقی افتاده البته مهم نیست برو به قرارت برس
من: چی الان اون جام
ادامه داستان در پارت بعد منتشر می شود 💕من مینویسم ولی امیدوارم لایک کنید چون این امکان برای همه هست حتی کسانی که در تستچی عضو نیستن🥺بوچ بت
دوست داشتین گلهای من؟🤗🌈
ادامه بدم؟ نظر شما واقعا برام مهمه پس لطفا کامنت. بزارید و با نظرات قشنگتون به من کمک کنید تا حال بهنری داشته باشم و لطفا تست های من را اشترک بزار برای دوستای که مثل شما گل هستند تا نظرات دوستای گلت را هم ببینیم ❤🌈
سپاس بیکران عزیزم🤗 راستش چند قسمت که نوشتم خیلی عاشقانه هست ❤❤ و ص ۱۰ خیلی مهمه نتیجه را هم حتما ببین گلم💜💖
10 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
3 لایک
نظرات بازدیدکنندگان (1)