
( از زبان مری ) باگریه ساکمو بستم و از خونه بیرون اومدم الان دیگه فقط خودمم و خودم اون از مامان و بابا ، اون از مارتین ، اون از دوستام ، همه شون به باد رفت الان دیگه نمیدونم میخوام چیکار کنم یه تاکسی گرفتمو به سمت فرودگاه رفتم توی راه ماشین از شرکت آگرست رد شد ، چیزی که دیدم قلبمو به تپش انداخت ، همون لحظه خواستم پیاده شم و داد بزنم لطفا به من کمک کن
ولی نمیشد - به فرودگاه رسیدم و سوار هواپیما شدم یاد موقعی افتادم که با آدرین سوار چرخ و فلک بودیم ، یکم بهم آرامش میداد چشمام رو بستم و فقط توی دلم گریه کردم همش صحنه ای که مارتین رو از دست دادم. توی ذهنم پلی میشد * فلش بک به روزی که مری گریان به سمت خونه رفت * ( از زبان مرینت ) با عجله وسایلم رو برداشتم و از شرکت بیرون رفتم و تا خونه پیاده فکر کردم ، رسیدم خونه و توی کیفمو نگاه کردم عطرمو جا گذاشته بودم ولی غرورم اجازه نمیداد که برگردم یهو صدای در رو شنیدم که مارتین اومد تو ، با لب خندون بهم نگاه کردو گفت : مری امروز حقوقمو گرفتم اونم به همراه همون گردنبندی که دوس داشتی ، گردنبندی با علامت یین و یانگ ،تازه یین و یانگش هم از هم جدامیشن و به هم میچشبن
اونموقه لبخندی رو لبم نشست مارتین : آجی من میرم غذا درست کنم مری : باشه - رفتم توی اتاقم و لباسمو عوض کردم که صدای شلیک گولوله اومد ، دویدم پایین و با مارتین مواجه شدم که افتاده بود روی زمین و دیگه صدای منو نمیشنید * پایان فلش بک * چشمام رو که باز کردم متوجه شدم کسی کنارم نشسته و خب طبیعیه چون اینجا هواپیماس بعد متوجه نگاه سنگینی روی خودم شدم نگاهی به بغلم کردم ، چیزی که میدیدم قابل حضم نبود کسی که کنارم بود کسی نبود جز.....
آدرینا مری : آدرینا ، ت...تو اینجا چیکا میکنی ؟ آدرینا : واییییی سلام مری جونممممممممممممممم چرا یه هفته اس هرچی پیام میدم جواب نمیدی چرا داداشت جوابمو نمیده مری : تو شماره داداش منو از کجا آوردی ؟ ادرینا : ام خب... خودش بهم داد مری : م...مارتین .. اون م.ر.د.ه آدرینا : چ...چی چتوری کی ؟؟ مری : 6 روز پیش آدرینا : پس چرا داداش من 3 روز پیش بهش پیام داد ، مارتین بهش جواب داد مری: اون مارتین نبود ، من بودم ، گوشی مارتین دس منه
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
از همه ممنونم بابت انرژی هاتون
سعی میکنم زود پارت بدم
و تازه یه رمان جدید تو راهه
عاللللللیییییی
عالی بود
عالی بود
عالیییییی