your favorite crime >6

مثل اینکه این جوجه گلابی باید بهم همه جا رو نشون بده ، با هم از اتاق آقای ریچارد اومدیم بیرون آد : محل کار تو توی بخش منه یعنی زیر دست منی اوکی ؟ کار تو به طبقه 1، 3، 5، 15 و 17 مربوط میشه مر : خب ؟ آد : تو این باند همه کاری انجام میشه از جیب بری گرفته تا ق.ت.ل و تو باید با همه ش اوکی باشی ، تحمل دیدن خ.و.ن رو داری ؟ . میخواستم بگم نه حاجی خیلی میترسم ولی فکر کردن به اینکه احتمالا اون مال کار ک.ش.ت و ک.ش.ت.ا.ره گفتم : یکم ! ( نویسنده : که یکم؟ مر : عهههه پارازیت ننداز برو نویسنده : حالا که قیمه قیمه شدی میفهمی مر : بای گلم ) آد : خوبه ولی سعی کن عادت کنی ! اتاق کارت توی طبقه 15 هست 2 تا اتاق اونور تر از من ! مر : اوک آد : میریم که با بچه ها آشنا بشی !

رفتیم طبقه پونزدهم و اتاقمو بهم نشون دادن ، پرده های یاسی با پنجره ی زیبایی که منظره ی خوبی داشت ، میز کار عسلی با صندلی چرم خوشمل 6 تا صندلی دیگه هم اونطرف با یه میز شیشه ای که چینش صندلی ها حالت انجمن واری بود به اضافه ی لپ تاب آک مارک asus آخرین مدل از اون صفحه لمسیا یه جا لباسی عسلی خوشگل گوشه ی اتاق و قفسه کتاب که احتمالا مال پرونده ها بود بعد از دیدن اتاق ناسم اتاق خودشو بهم نشون داد پرده های مشکی با رگه های سبزو سفید میز کار مشکی با قفسه و جالباسی سیاه رنگ و 6 صندلی دیگه که مثل اتاق من بود ، باهم رفتیم طبقه ی 5 و وارد یه اتاق بزرگ شدیم که اونجا 2 تا دختر و 4 تا پسری که توی پارک، قبل از م.ر.گ دخترا و توی کافه دیدمشون بودن

گلابی به همه شون سلام کرد و شروع کرد به و.ر و.ر کردن ( نویسنده : با بچم درست حرف بزن مر : نوموخوام نویسنده : غ.ل.ط کردی گلم مر: اوک میشه انقد پارازیت نندازی ؟ نویسنده : نچ ! ) اد : گایز ایشون کارمند جدیدمون هستن مرینت دوپن چنگ ! . دختر اولی ( عکس این اسلاید ) : های مرینت ! من اما هستم

لایک کن .......................... دختر دومی ( عکس این اسلاید ) : سلام مرینت خوش اومدی من کایلا هستم ! پسر مو آبیه : سلام من لوکا هستم . پسر موقهوه ای که چشماش مثل آدرین سبز بود : من الک هستم ! پسر مو سفید که به نظر میرسید با اما خواهرو برادر باشن : منم جانم و در آخر اونی که کمی پوستش به رنگ پوست آلیا میخورد (ای خدااااا رفیقم) و موهاش مشکی بود : من نینوعم خوشبختم ! . مر : سلام ! همچنین ممنون از همه ، منم مرینتم