اولین دیدار ما۲

خب اینم پارت جدید😘😘😘👈👈👈

با چیزی که دیدم نزدیک بود شاخ در بیارم(خدا نکنه) چون اون یه دختر بود🤨🤨🤨 تهیونگ:تو......تومنو بالا کشیدی؟ دختر:بله من بودم. تهیونگ : از لباسات معلومه جزو کار آموزای قصری تو کدوم بخش فعالیت میکنی؟؟ دختر:من کار آموز پزشکیم ، شما از کجا لباسای افراد قصرو میشناسین؟؟ تو قصر کار میکنید؟ تهیونگ:عااام.....خب چیزه....اره من جزو گارد سلطنتیم. دختر: که این طور اگه حالتون خوبه من دیگه میرم. تهیونگ :لطفا یه لحظه صبر کن میشه اسمتو بهم بگی؟؟ دختر : برای چی؟؟؟ تهیونگ :خب تو نجاتم دادی میخوام برات جبران کنم بگو دیگههه. دختر: من هان کائول هستم دختر پزشک دربار هان سونگ مین.

تهیونگ:ممنون که نجاتم دادی خانم هان، راستی تو تو این جنگل چیکار میکنی؟ کائول: خب ما کار آمروزا هفته ای یک بار برای جمع کردن گیاهان دارویی به جنگل میام و‌امروزم نوبت من بود. تهیونگ: خیله خب دیگه میتونی بری مزاحمت نمیشم . کائول: پس خدا نگهدار. بعد از اینکه کائول رفت برگشتم پیش محافظام . محافظ: شاهزاده کجا بودین ؟همه جا رو دنبالتون گشتیم. تهیونگ: یه آهو دیدم و دنبالش رفتم زدمش ولی نتونستم جنازشو پیدا کنم محافظ‌ : باید زور برگردیم به قصر همین الانم کلی دیر کردیم تهیونگ: باشه بریم

خب بچه ها اینم از این . اگه حمایت نشه ادامه نمیدم تعداد ویو ها خیلی خوبن ولی. لایک و کانت ها واقعا کمن لطفا حمایت کنین